رسته‌ها

حادثه در کارگاه مرکزی: مجموعه داستان

حادثه در کارگاه مرکزی: مجموعه داستان
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 10 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 10 رای
شامل پنج داستان کوتاه با عناوین:
بلندهای آتش / غده ای به نام خلیل / حادثه در کارگاه مرکزی / موسی / یک عکس یادگاری

از داستان بلندی های آتش:
آن روز که بعد از مدتها تک و دو "گیت پاس" م را گرفتم، مصادف بود با روز سوم مرگ عمه دلبر. اهل خانه تازه از قبرستان آمده بودند و خاک مرده هنوز بر تنشان سنگینی می کرد. کز کرده بودند گوشه ای و غصه شان بر در و دیوار اتاق پیدا بود و بوی عزا با هر دم نفسهایت می رفت و می آمد. جاجیم کهنه عمه سر جایش نبود و تسبیحش که همیشه توی دستش گردیدن داشت، توی دستهای بزرگ پدر بود. اما بوی نفسهایش بود و عصابه اش هنوز آن بوی عطر بحرینی را می داد که حالا در صندوقچه تنها یادگارش تا شده و زیر لباسهایش بود...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
55
آپلود شده توسط:
dpalasht
dpalasht
1399/12/20

کتاب‌های مرتبط

ایهام
ایهام
4.7 امتیاز
از 29 رای
قرعه آخر
قرعه آخر
4.5 امتیاز
از 10 رای
معصومه: مجموعه قصه
معصومه: مجموعه قصه
4.4 امتیاز
از 10 رای
لباس رسمی ترس: مجموعه قصه
لباس رسمی ترس: مجموعه قصه
4.6 امتیاز
از 24 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی حادثه در کارگاه مرکزی: مجموعه داستان

تعداد دیدگاه‌ها:
1
تأثیر زندگی در شهر آبادان بر آثار قاضی ربیحاوی غیرقابل کتمان است. نخستین داستان‌هایش بیشتر زندگی کارگران شرکت نفت است. او می‌کوشد هستی آنان را دستمایه داستان‌هایش کند (مجموعه داستان حادثه در کارگاه مرکزی). در این داستان‌ها اگرچه از فقر گفته می‌شود، امید به زندگی بهتر موج می‌زند.
حادثه در کارگاه مرکزی: مجموعه داستان
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک