رسته‌ها
قلعه اسرارآمیز
امتیاز دهید
5 / 3.9
با 13 رای
نویسنده:
مترجم:
هادی ریاضی
امتیاز دهید
5 / 3.9
با 13 رای
جولین هنگام صبحانه گفت:
- مادر امسال برای تعطیلات تابستانی کجا می رویم؟
مادر جوابی نداد. او به پدر نگاه کرد.
پدر گفت: هنوز به بچه ها نگفته اید؟
مادر گفت: نه می دانید بچه ها، امسال تابستان پدر مجبور است که برای کارش به آلمان برود و از من می خواهد تا با او بروم.
آن گفت: ما نمی توانیم بیاییم؟
- نه، خیلی مشکل است. باید کسی را پیدا کنیم تا از شما مراقبت کند.
پدر گفت: کوئنتین و فانی چطور هستند؟
کوئنتین، برادرش، عموی بچه ها بود. او دانشمند بود و کتاب می نوشت. دور از لندن، جاییکه آنها زندگی می کردند، به سر می برد و فقط یکبار او را دیده بودند. آنها هرگز فانی، زنش را ندیده بودند...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
83
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
morad850
morad850
1399/10/10

کتاب‌های مرتبط

کلیدواژه و معماهای دیگر
کلیدواژه و معماهای دیگر
4.5 امتیاز
از 14 رای
Harry Potter and the Cursed Child
Harry Potter and the Cursed Child
4.8 امتیاز
از 7 رای
مزرعه نفرین شده
مزرعه نفرین شده
4.2 امتیاز
از 16 رای
کام شیر
کام شیر
4.3 امتیاز
از 4 رای
How to Be Popular
How to Be Popular
0 امتیاز
از 0 رای
اسپ سوار نیم جان
اسپ سوار نیم جان
4.3 امتیاز
از 20 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی قلعه اسرارآمیز

تعداد دیدگاه‌ها:
2
قلعه اسرارآمیز
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک