تو هرگز نخواهی کشت
نویسنده:
آنتوان ربول
مترجم:
جواد ورزنده
امتیاز دهید
سليمان پسر بچه چهارده ساله مصری، خود را در دل صحرای سينا سرگردان می يابد. صدای شليك تفنگي به گوشش می رسد. بلافاصله درصدد مقابله با آن برمي آيد وحريفش را كه در پي تپه هاي شني مخفي شده مجروح می كند. بعد با كمال تعجب مي بيند كه حريف يك دخترك يهودی است كه تقريبا هم سن و سال خود او است.
بين اين دو جوان كه تشنگي، تنهايی و دشمنی و كينه توزی موجود در ميان بزرگسالان، آنها را تهديد می كند محبتی استوار پديد می آيد كه رشته های آن را هيچ چيز نمي تواند بگسلد.
بیشتر
بين اين دو جوان كه تشنگي، تنهايی و دشمنی و كينه توزی موجود در ميان بزرگسالان، آنها را تهديد می كند محبتی استوار پديد می آيد كه رشته های آن را هيچ چيز نمي تواند بگسلد.
آپلود شده توسط:
morad850
1399/10/22
دیدگاههای کتاب الکترونیکی تو هرگز نخواهی کشت