رسته‌ها

وقتیکه دود جنگ در آسمان دهکده دیده شد

وقتیکه دود جنگ در آسمان دهکده دیده شد
امتیاز دهید
5 / 4.1
با 11 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.1
با 11 رای
از متن کتاب:
به هنگام نزدیک شدن غروب، ناجی پاچه های شلوارش را بالا کشید و رفت توی گل و لای. میخواست برود و گاومیش سیاه و گنده خود را که در شط آرام لم داده بود، بشوید. او پسرکی چهارده ساله بود. با هیکلی لاغر و نحیف، به طوریکه اگر نگاهش می کردی، خیال می کردی یازده سال بیشتر ندارد. ساق پای ناجی مانند دو چوب نازک بودند که انگار آنها را تراشیده باشند و بعد روی آتش گرفته باشند. پایش سوخته بود...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
42
آپلود شده توسط:
goodson
goodson
1399/06/29

کتاب‌های مرتبط

دوقلوهای ناتنی
دوقلوهای ناتنی
4.7 امتیاز
از 6 رای
پسر بچه سرراهی
پسر بچه سرراهی
4.4 امتیاز
از 5 رای
ناخداهای شجاع
ناخداهای شجاع
4.4 امتیاز
از 18 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی وقتیکه دود جنگ در آسمان دهکده دیده شد

تعداد دیدگاه‌ها:
1
وقتیکه دود جنگ در آسمان دهکده دیده شد
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک