قرآن کریم
امتیاز دهید
قرآن کتاب مقدس مسلمانان است و با القابی چون «کریم» و «مجید» خوانده میشود. برای مسلمانان، این کتاب بازآفرینی زمینیِ مفاهیم اصلی آسمانیست که ابدی و ازلیاند. قرآن خود را با عنوان «لوح حفاظتشده» خوانده است.
از میان ترجمه های متعدد، روان ترین و واضح ترین ترجمه را مرحوم طاهره صفارزاده انجام داده است.
بیشتر
از میان ترجمه های متعدد، روان ترین و واضح ترین ترجمه را مرحوم طاهره صفارزاده انجام داده است.
آپلود شده توسط:
Reza
1387/02/24
دیدگاههای کتاب الکترونیکی قرآن کریم
آیا نموداری اصلا وجود خارجی هم دارد؟؟؟[/quote] ein
راستش منم نمودار کشیدن برای مبحث دلی به دلم نمی شینه
ببخشید که من فقط بلدم اونطوری که بلدم حرف بزنم . نه از اصطلاحات فقهی و علمی و ... .
اما کار عشق که نمودار نداره
اصلا حساب کتاب نداره
عاشق که باشی حساب گر نیستی
اگر چه این مسیر (نمودار) می تونه خط راهنمای خوبی باشه
اما همش نیست
خلاصش نکنید تو نمودارا
این قصه سر دراز داره
من منطق خود را درست میپندارم و شما منطق جنابتان،مطهری منطق خودش را درست میدانست و راسل منطق خودش را...عجب...چقدر منطقِ درست وجود دارد!
خود شناسی چگونه یعنی خدا شناسی؟
[/quote]
در زمینه ی اعتقاد، درست و غلط وجود دارد و اعتقادی که هم درست باشد و هم نادرست وجود خارجی ندارد. چرا که اعتقاد هم مثل همه ی امور، مطلق است. بله هر کسی منطق خویش را درست می داند. ولی آن منطق تنها از نظر خودش درست است در حالی که ممکن است منطق غلطی باشد. منطق هر کسی از نظر خودش درست است ولی منطق درست فقط یکی ست و بقیه غلط است. اما اینکه خودشناسی چرا برابر خداشناسی ست، به این جهت است که هر کسی که خودش را بشناسد، تربیت کننده ی خویش را نیز از زاویه ی وجودی خویش شناخته. تربیت کننده هم مشخص است که منظورم چه کسی ست.
ایشان می گفتند که اختلاف امت من رحمت است[/quote]
این اختلاف، به معنای آمد و شد است. همچنانکه اختلاف اللیل و النهار در قرآن به معنای آمد و شد است.
در زمینه اعتقاد درست و غلط وجود ندارد،ناسخ و منسوخ هست اما درست و غلط خیر...اعتقاد یک مقوله نسبی ست.
من منطق خود را درست میپندارم و شما منطق جنابتان،مطهری منطق خودش را درست میدانست و راسل منطق خودش را...عجب...چقدر منطقِ درست وجود دارد!
مثنوی هم زیباست،اثر هنری گرانمایه ایست...من دوستش دارم!بعنوان اثری هنری!
من فیلسوف نیستم،اما ریاضی...خب...کمابیش میدانم...خود شناسی چگونه یعنی خدا شناسی؟
مساوی هایی که قرار دادید هم ناقص است،برخی با بررسی علم کوانتوم به معنای جهان پی میبرند،یعنی کوانتوم شناسی برابر است با عنایت حق؟؟؟با بی من شدن؟؟؟
انقلاب باطنی چیست؟خود چیست؟خدا کیست؟معنا کجاست؟وابستگی یعنی چه؟«من» به چه معناست؟حق کدامست؟حق کجاست که عنایتش شامل حال کسی شود؟
و هزاران سوال قابل طرح دیگر...
نموداری وجود دارد؟چرا میخواهید نمودار رسم کنید؟
آیا نموداری اصلا وجود خارجی هم دارد؟؟؟
اما اون چیزی که دکتر قمشه ای به زبان ساده و دلنشین گفتند درباره انقلاب درونی خیلی به دلم نشست
ایشان گفتند:
حواست باشه که هر روز داری یه گوشه از خودت رو نقاشی می کنی تازه طرح و الگوی بهترین و قشنگترین خودتو بهت دادن
آخرش همین تصویری که از خودت کشیدی به شکل ازراییل وقت مرگ میاد سراغت
بعضی وقتا انقد از دیدن چهره خودت ذوق می کنی که با شادی جان به جان آفرین تسلیم می کنی
انقلاب درونی یه نمودار ساده داره
مراعات زیبایی خودت رو بکن همین ببین این کاری که می کنی تو رو زشت می کنه یا زیبا
به نظر بنده حقیر بینش درست و انسانی با مطالعه همراه با تردید در ارزش ها و اعتقادات جامعه بدست میاد.
بله
پیامبر همیشه اصحابشونو دور هم جمع می کردند تا شکاشونو حتی درباره قرآن بازگو بکنند
ایشان می فرمودند
اختلاف امت من رحمت است
ایشان می گفتند که اختلاف امت من رحمت است
شما چطوری اونو قانع می کنید که داره اشتباه میکنه؟...و حق با شماست؟
[/quote]
اگه قرار باشه من به این سوال جواب بدم؛ باید بگم که :
هیچگاه دوست ندارم کسی مجبور به پیروی کردن بکنم همون طور که اسلام و همچنین همه ادیان الهی با اجبار کردن مخالفن.
ما باید به این باور برسیم که میتونیم همه انسانها با عقاید مخالف در کنار هم زندگی کنیم.
و در ضمن ما مسلمونا باید به این نکته هم توجه داشته باشیم که در قرآن ما رو به امر به معروف و نهی از منکر دعوت کردن و بنظرم تا جایی که میتونیم باید در پیرو انسانیت به این وظیفمون عمل کنیم.
من با این نمودار مخالفم...[/quote]
بنظرم نمودار خوب و معقولی هستش، اگه ممکنه دوست عزیز (دوست مخالفمون) شما هم یه نمودار ترسیم کنید تا ما هم استفاده کنیم.
تشکر میکنم از هر دو بزرگوار.
[/quote]
من با این نمودار مخالفم...بسیاری از عرفای هندی دچار انقلاب باطنی میشن،به مقام خودشناسی هم میرسن،عدم وابستگی هم رو شاخشونه!!!!...ولی حرفی از خدا نمیزنن...نمونش همین اشو که بعضی از کتابای ایشون تو همین سایت هم هست.
اونا خدا رو ساخته ذهن بشر میدونن.سوال من اینجاست که شما با چه مدرکی و چه دلیلی میگید که اون عرفا اشتباه میکنن و عرفای اسلامی از جمله مولانا حقیقت رو دریافتن؟
یعنی فکر کنید یه هندی بیاد به شما بگه که اگه دچار انقلاب باطنی واقعی بشید علاوه بر اینکه از اموال دنیایی جدا میشید از عقاید موهومی مردم از جمله خدا و آخرت و ...(البته یادتون نره که دارم حرف یه هندی ای که به این مسائل معتقد نیست رو می نویسم) هم جدا میشید.
شما چطوری اونو قانع می کنید که داره اشتباه میکنه؟...و حق با شماست؟
ممنون از تعریفی که از من کردین...سعی میکنم لایق صفت پژوهشگر بشم.
علم را با توانایی فرد کسب میشود وبا عنایت حق متعالی میشود=و چون آب جاری شدن و زیبایی وسبزی بخشیدن.
درون توست اگر خلوتی وانجمنیست***برون ز خویش کجا می روی جهان خالیست
تو جمال خود ندیدی،تو هنوز نا پدیدی***سحری تو آفتابی، ز درون اگر بیایی
علم اگر بر تن زند باری شود ***علم اگر بر دل زند ،یاری شود
عقل تحصیلی مثال جوی ها***کان رود در خانه ای از کوی ها
راه آبش بسته شد ،شد بینوا*** از درون خویشتن جو چشمه را
عقل دیگر هدیه یزدان بود ***چشمه ی آن در درون جان بود
چون ز سینه آب دانش جوش کرد ***نی شود گنده ،نی دیرینه زرد
و یا
هر در خلوت به بینش راه یافت***او ز دانش ها نجوید دستگاه
مثنوی را بخوانید،وبا روحیه پر توان وپژوهشگرتان ،که قابل تحسین است ،حتما به جواب درست ،خواهید رسید. موفق باشید دوست خوبم