رسته‌ها
نمایشنامه مهر و میهن
امتیاز دهید
5 / 3.8
با 11 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 3.8
با 11 رای
این کتاب که عنوان «آذربایگانی چطور ترک زبان شد» را نیز بر پیشانی دارد، نمایش‌نامه‌ای است از رسام ارژنگی در شش پرده که اولین بار در سال 1313 در تبریز نمایش داده شده است.

پرده ی اول
(پرده بالا رفته، منظره ی یک کوچه پیداست و از دور شنیده می شود که جارچی جار می زند: )
اوهوی مردم شهر تبریز بدانید و آگاه باشید فرمان جهان مطاع غازان شاه است: هر کس از افراد رعیت از مرد و زن و بچه به فارسی تکلم و گفتگو کند، زبانش بریده می شود.
(بعد دو نفر مرد رسیده به طریق زیر با هم صحبت می کنند و دختری از درز در به سخنان آن ها گوش می دهد: )
اولی: شنیدی؟
دومی: چی چی را؟
اولی: مرد که جار می زند
دومی: آری، راستی غازان خان چه خیال کرده و چه می خواهد بکند؟!
اولی: هیچ. مقصودش معلوم است می خوهد مردم را به زور ترک مغول کند.
دومی: (خنده ی مسخره آمیزی نموده و می گوید: ) مگر با این کچلک بازی های می شود مردم را ترک و مغول کرد!
اولی: استهزا نکن، استهزا نکن، با همین کارها زبان ملت را ترک مغول خواهند نمود، منتها قدری طول دارد، شنیدم غازان شاه چنگیز خان را در خواب دیده که بی اندازه افسرده و آزرده است، سبب آزردگی را پرسیده، جواب داده: اگر بخواهید روح من شاد شود مردم را وادارید ترکی حرف بزنند...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
68
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
تونی
تونی
1399/06/18

کتاب‌های مرتبط

افسانه برهوت
افسانه برهوت
5 امتیاز
از 2 رای
مرجان, مانی و چند مشکل کوچک
مرجان, مانی و چند مشکل کوچک
4.5 امتیاز
از 105 رای
اگه بارون بزنه
اگه بارون بزنه
4.3 امتیاز
از 4 رای
نیرنگ های اسکاپن
نیرنگ های اسکاپن
4.4 امتیاز
از 19 رای
استثنا و قاعده
استثنا و قاعده
4.5 امتیاز
از 480 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی نمایشنامه مهر و میهن

تعداد دیدگاه‌ها:
7
به امید این که پان ترک ها به آغوش ایران بازگردند.
من نظر خاصی درباره این کتاب ندارم اما حقیقتی دلچسب برای من و ایرانیها این است که آذربایجان توسط یک سردار هخامنشی و ایرانی تبار ساخته شده است پس نتیجتاً آذربایجان مال ماست و متعلق به ایرانیهاست و اجازه نخواهیم داد در شهری که توسط نیاکانمان ساخته شده است، دولتی بیگانه و ضد ایرانی تأسیس شود... شما اگر در جایی مِلک و خانه‌ای داشته باشید و یک فردی از راه برسد و با ارائه اسناد جعلی و ساختگی ادعای مالکیت خانه و زمین شما را بکند آیا شما مثل احمقها دارایی خودتان را در اختیار یک بیگانه زورگو قرار می‌دهید یا از دارایی خودتان تا پای جان دفاع می‌کنید ؟ درود بر تک تک ایرانیهایی که در حفظ و نگهداریِ آذربایجان جان عزیز خودشان را فدا کردند
در سال 1324 یعنی در بحبوحه ماجرای پیشه وری نمایشنامه ای موسوم به «مهر و میهن: آذربایگانی چطور ترک زبان شد» بقلم «رسام ارژنگی تبریزی» در تهران چاپ شد. در این کتابچه از تاریخ و غیره البته خبری نیست. تمام حرفش این است که مغول ها در زمان حاکمیت غازان خان ایلخانی (اوایل قرن چهاردهم میلادی) زبان بومی و پهلوی – آذری مردم آذربایجان را «به زور شمشیر» به ترکی تبدیل کرده اند! پیام اش هم اینست که ترکی زبان تحمیلی «صحرا نشینان وحشی» است و آذربایجانی ها بهتر است به زبان اصلی خود یعنی پهلوی، آذری باستان یا تاتی و هرچه که میتوان آن را نامید باز گردند.
البته در آن شرایط و جوَ حاکم آن دوره میتوان درک کرد که انگیزه چنین ادبیاتی احتمالا مخالفت با جریان تجزیه طلبی بوده است چنانکه این را پیشتر در کوشش های کسروی و کاظم زاده ایرانشهر هم میتوان دید. شبیه چنین حرکت های افراطی بعد از برقراری جمهوری ترکیه و تا فوت آتاترک را میتوان در ترکیه هم دید که بعد همگی فروکش کردند.
من عکس العمل مردم نسبت به انتشار این کتاب در آن سال ها را نمیدانم. اما اگرهمین امروز هم به هر آذربایجانی ترک زبان بگوئید که زبان مادری او را مغول ها به زور شمشیر به ایرانیان آذربایجان تحمیل کرده اند و باید این زبان «تحمیلی» را برچید و جای آن فارسی دری را جایگزین کرد، آن را توهین و تحقیر حساب میکند.
مرحوم رسام ارژنگی درست است که هم ادیب و هم نقاشی چیره دست بود که مرحوم استاد شهریار در رثای وی سوگ چامه ای سرود ولی یقینا معلومات و اطلاعات کافی و وافی تاریخی و باستان شناختی و حتی زبان شناختی نداشته است و یقینا آثار تاریخی بزرگان فرهنگ و ادب و تاریخ ایران زمین از قبیل جامع التواریخ خواجه رشید الدین فضل الله همدانی و تاریخ مبارک غازانی که در آن خواجه رشید الدین فضل الله همدانی به بزرگی و نیکویی غازان خان را ستایش کرده است و تاریخ اولجایتوی ابوالقاسم کاشانی و سفرنامه کاپلان و تاریخ بناکتی اثر محمود بناکتی از اهالی خوارزم را نخوانده و از فرهنگ و ادب و هنر و معماری ایران عهد ایلخانی هیچ سر رشته ای نداشته است و احتمالا از وجود خواجه نصیرالدین طوسی نیز خبر نداشته که در یک نمایشنامه خیالی شخصیت سلطان محمود غازان خان حامی زبان و ادبیات فارسی را این طور لجن مال کرده است! البته صرف نظر از بی اطلاعی و عدم مطالعات تاریخی نویسنده علیرغم مقام شامخی که در ادبیات و هنر نقاشی داشته است، فضای فرهنگی و سیاسی عصر رضا شاهی نیز در افکار مرحوم ارژنگی بی تأثیر نبوده است. برای تنویر فکار عمومی درباره شخصیت ممتاز ادبی و فرهنگی سلطان محمود غازان خان مغول و خدمت وی به زبان و ادبیات فارسی و مخصوصا تذهیب و کتابت شاهنامه فردوسی مطالعه کارهای بزرگانی چون شاهنامه و آذربایجان پروفسور سجاد آیدنلو چاپ انتشارات موقوفات افشار در تهران مجموعه مقالات سناتور تقی زاده کتاب مسائل عصر ایلخانان مرحوم منوچهر مرتضوی و نیز مقاله دکتر بهرام آجورلو درباره سنت تذهیب و کتابت شاهنامه فردوسی در دربار غازان خان که به زبان انگلیسی در مجموعه مقالات کنفرانس شروانشاهان باکو در 2018 چاپ شده است جدا توصیه می شود.
درود بر آذربایگان که در طول تاریخ حافظ ایران بودند و جلوی متجاوزین ایستاده اند . اذربایگان 8-)
نمایشنامه مهر و میهن
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک