کاربرد داستان: تاریخ در تبلیغات مذهبی مازندران قرن نهم هجری
نویسنده:
رسول جعفریان
امتیاز دهید
تاریخ در تبلیغات مذهبی مازندران قرن نهم هجری همراه با سه رساله:
۱. جامع الامثال، ۲. مختصر در انساب، ۳. اخبار ملوک عجم و ائمه معصومین(ع)
تاریخ داستانی پیشینه درازی در ادبیات اسلامی دارد و در درجه نخست به کار قصاص یا همان قصهخوانان باز میگردد که درباره آنها فراوان صحبت شده است. یکی از جنبههای این داستانها در کنار وجوه فراوان دیگر، نقش آنها در ساختن ایدئولوژیهای مذهبی است؛ به طوری که وقتی به صورت داستان مینگریم، باورهای مذهبی خاصی را میبینیم که روی آن قرار گرفته و جهتدهی مجموع عناصر داستان را بر عهده دارد. طبیعی است که مواد تاریخی است، اما صورت ایدئولوژیک بوده، یک سر در گذشته و یک سر در حال و حتی نقشی هم در آینده خواهد داشت. داستان در این وجه، مثل هر هدف دیگری که بر روی داستانهای تاریخی یا ساختگی سوار است، در پی اثبات جریانهای تاریخی و فکری است که برابر هم قرار دارند، اثبات اینکه یکی به حق و جریانهای دیگر باطل هستند.
در کنار ایدئولوژی مذهبی، به ویژه در ایران، حوزه ملیت و هویت ملی هم یکی از ارکان اصلی این داستانهاست. در اینجا تکیه روی سلسلههای ایرانی و پیونددادن آنها با شاهان قدیم، پهلوانان و باورهای تاریخی اسطورهای کهن ایرانی از افریدن و فرزندانش تا سلسله ساسانی و ... است. در کل این جنبه از داستانها، روی هویت ملی و زبانی تکیه دارند و تمام تاریخ و داستانی که بر آن سوار است، حامل پیامهایی در این زمینه است. طبیعی است که گاه بحث ملیت با نوع ایدئولوژی که ترویج میشود، همراه میگردد. در بیشتر این داستانها نهتنها تاریخ مکتوب و رسمی کنار گذاشته میشود، بلکه با نوعی نگاه پستمدرنی سروته تاریخ به هم وصل شده و با حذف زمان و درهمآمیختن آنها و نیز مکانها و نیز برساختن داستانها، نشان داده میشود که امر «درست» در اینجا، تاریخی نیست که به طور معمول نوشته میشود، بلکه ایدهای است که در ذهن یک ملت وجود دارد و باید برای حمایت از آن و حذف عناصر ناباب از اطراف آن، تاریخ را در شکل داستان ارائه داد.
بیشتر
۱. جامع الامثال، ۲. مختصر در انساب، ۳. اخبار ملوک عجم و ائمه معصومین(ع)
تاریخ داستانی پیشینه درازی در ادبیات اسلامی دارد و در درجه نخست به کار قصاص یا همان قصهخوانان باز میگردد که درباره آنها فراوان صحبت شده است. یکی از جنبههای این داستانها در کنار وجوه فراوان دیگر، نقش آنها در ساختن ایدئولوژیهای مذهبی است؛ به طوری که وقتی به صورت داستان مینگریم، باورهای مذهبی خاصی را میبینیم که روی آن قرار گرفته و جهتدهی مجموع عناصر داستان را بر عهده دارد. طبیعی است که مواد تاریخی است، اما صورت ایدئولوژیک بوده، یک سر در گذشته و یک سر در حال و حتی نقشی هم در آینده خواهد داشت. داستان در این وجه، مثل هر هدف دیگری که بر روی داستانهای تاریخی یا ساختگی سوار است، در پی اثبات جریانهای تاریخی و فکری است که برابر هم قرار دارند، اثبات اینکه یکی به حق و جریانهای دیگر باطل هستند.
در کنار ایدئولوژی مذهبی، به ویژه در ایران، حوزه ملیت و هویت ملی هم یکی از ارکان اصلی این داستانهاست. در اینجا تکیه روی سلسلههای ایرانی و پیونددادن آنها با شاهان قدیم، پهلوانان و باورهای تاریخی اسطورهای کهن ایرانی از افریدن و فرزندانش تا سلسله ساسانی و ... است. در کل این جنبه از داستانها، روی هویت ملی و زبانی تکیه دارند و تمام تاریخ و داستانی که بر آن سوار است، حامل پیامهایی در این زمینه است. طبیعی است که گاه بحث ملیت با نوع ایدئولوژی که ترویج میشود، همراه میگردد. در بیشتر این داستانها نهتنها تاریخ مکتوب و رسمی کنار گذاشته میشود، بلکه با نوعی نگاه پستمدرنی سروته تاریخ به هم وصل شده و با حذف زمان و درهمآمیختن آنها و نیز مکانها و نیز برساختن داستانها، نشان داده میشود که امر «درست» در اینجا، تاریخی نیست که به طور معمول نوشته میشود، بلکه ایدهای است که در ذهن یک ملت وجود دارد و باید برای حمایت از آن و حذف عناصر ناباب از اطراف آن، تاریخ را در شکل داستان ارائه داد.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی کاربرد داستان: تاریخ در تبلیغات مذهبی مازندران قرن نهم هجری