در آغوش تنهایی
نویسنده:
هنگامه محمدی
امتیاز دهید
✔️ داستانها از دغدغههای نویسنده، از تجربیاتش، از چیزهایی که میشنود و میبیند و حس میکند، از ملاقات آدمهای خاص یا از هرتلنگر کوچکی میتوانند زاده شوند. داستان «در آغوش تنهایی» شاید از دغدغهها و حساسیتهایم نسبت به کودکان و محیطی که در آن رشد میکنند آمده باشد. مهمترین بخش زندگی هر انسانی کودکی اوست. آنجاست که شخصیتش شکل داده میشود. به امید روزی که همهی کودکان جهان عشق و توجهی را که میخواهند دریافت کنند و در محیطی که شایسته آنند شکوفا شوند.
«در آغوش تنهایی» در ذهن من شکل گرفت، کاراکترها آمدند و رفتند. دربارهشان نوشتم. اما پایان داستان پایانی نیست که از ابتدا در نظر داشتم. خودم نمیدانم چه اتفاقی افتاد اما انگار کاراکترهای داستان آن پایان را نمیخواستند. انگار خودشان آمدند یک به یک با من حرف زدند، خودشان آمدند در قلم من و خودشان برای پایان داستان تصمیم گرفتند. حالا فکر میکنم بهترین پایان ممکن همین است.
بیشتر
«در آغوش تنهایی» در ذهن من شکل گرفت، کاراکترها آمدند و رفتند. دربارهشان نوشتم. اما پایان داستان پایانی نیست که از ابتدا در نظر داشتم. خودم نمیدانم چه اتفاقی افتاد اما انگار کاراکترهای داستان آن پایان را نمیخواستند. انگار خودشان آمدند یک به یک با من حرف زدند، خودشان آمدند در قلم من و خودشان برای پایان داستان تصمیم گرفتند. حالا فکر میکنم بهترین پایان ممکن همین است.
آپلود شده توسط:
ermia
1399/04/06
دیدگاههای کتاب الکترونیکی در آغوش تنهایی