کیهان بچه ها - دوره جدید برای بچه های انقلاب - شماره 63 - آذر 1359
امتیاز دهید
از گروه مطبوعاتی کیهان
سردبیر: داریوش نوروزی
نقاشیها: سلمان بابایی
فیروزه گل محمدی
داریوش حبیب خانی
محمد علی بنی اسدی
سال بیست و چهارم
دوره جدید، شماره ۱۱۵۵+۶۳
در این شماره میخوانی:
خودسازی
پیروزی خون بر شمشیر
پیام امام
گربهای به اندازه نهنگ
شعر (خداحافظی)
مسابقه جهانی شانکار
لبخند
پینوکیو (مصور)
زنگ تفریح
نوشتهها و نقاشیهای شما
نوشتهها و نقاشیهای بچههای سرزمینهای دیگر
گفتگوی من و تو:
خودسازی
به نام خدا
دوست خوبم، سلام؛
میدانم که کلمه خودسازی را زیاد شنیدهای، اما شاید درباره آن زیاد فکر نکرده باشی. من میخواهم با تو درباره خودسازی صحبت کنم.
خودسازی یعنی اینکه انسان خودش را بسازد؛ خودش را درست کند، یعنی خودش را به آن شکلی که فکر میکند بهتر است، تربیت کند. بگذار مثالی بزنم، مثلا ما فکر میکنیم که بهترین شکل زندگی و رفتار، عمل کردن به دستورات اسلام است. پس ما برای خودسازی باید خودمان را طبق دستورات اسلام بسازیم.
خیلی از بچهها فکر میکردند که دستورات اسلام فقط نماز و روزه است. در زمان انقلاب، عده زیادی از بچهها فهمیدند که جهاد هم از دستورات اسلام است. آن روزها همه از مبارزه و جهاد حرف میزدند. البته جهاد کردن هم یکی از پایههای اصلی اسلام است، ولی به نظر من، در اسلام، چیزهای مهم دیگری هم هست که ما نباید آنها را فراموش کنیم. یکی از آن چیزهای خیلی مهم است دستورات اخلاقی اسلام است.
یادم هست وقتی که من در کلاس دوم دبستان بودم، یک همکلاسی داشتم که در درس خیلی تنبل بود. او پسر نامرتبی هم بود. هر وقت سر کلاس معلم از او مشق میخواسته ننوشته بود. املایش هم همیشه صفر بود.
بچهها خیلی اذیتش میکردند؛ چرا؟ چون او شاگرد تنبلی بود. همه او را مسخره میکردند، اما هیچ کس به او کمک نمیکرد، هیچ کس درسها را به او یاد نمیداد. همه فقط بلد بودند او را مسخره کنند. حالا من از تو میپرسم که آیا به نظر تو این کار بچهها اسلامی بود؟ ایک مثال دیگر، بچهها لباسهای مرتب و تمیز خود را میپوشند و به مدرسه میروند، اما بسیاری از آنها با همان لباسها میدوند و بازی میکنند. خوب، معلوم است که خیلی از آنها زمین میخورند و لباسشان پاره میشود. تازه، اگر هم پاره نشود، حتما کثیف میشود.
پدر پول ندارد که هر روز برای او لباس تازهای بخرد، و اگر بچهای شانس بیاورد و لباسش پاره نشود، مادر باید شلواری را که دیروز شسته، امروز دوباره بشوید. پس میبینی که بیتوجهی این بچه، باعث میشود که پدر یا مادرش به زحمت بیفتد و مقداری پول هم از بین برود. این بچه چون اسراف کرده و دیگران را به زحمت انداخته، به دستورات اخلاقی اسلام توجه نکرده است و از اخلاق اسلامی، دور شده است.
دوست من، تو شاید پیش خودت فکر کنی که این کارها خیلی کوچک و بیاهمیت است و بیتوجه بودن به آنها، خیلی مهم نیست. من الان برای تو خاطرهای از امام خمینی تعریف میکنم، تا بفهمی همین کارهای کوچک، چه قدر مهم هستند.
یکی از نزدیکان امام خمینی میگفت که روزی داشتم وضو میگرفتم. امام هم منتظر بود که بعد از من وضو بگیرد. من شیر آب را باز گذاشتم و کنار آمدم تا أمام وضو بگیرد. امام خمینی از این کار من ناراحت شد و گفت که باز گذاشتن شیر آب، حتی برای چند لحظه هم اسراف است.
اگر همه ما در کارهایمان همین قدر دقیق و منظم باشیم، حتما خیلی از مشکلات اخلاقی ورفتاری ماحل میشود.
حرفهایی که برایت گفتم، بیشتر درباره کارهای روزانه بود، یعنی کارهایی که ممکن است هر روز برای تو پیش بیاید، اما بعضی کارها هم هستند که کمتر اتفاق میافتند. این کارها، مشکلتر و پر زحمتتر هستند وانسان باید در برابر آنها تحمل و صبر داشته باشد. مثلا یکی از این مشکلات، کمبودهای زمستان است؛ کمبودهایی که الان در ایران وجود دارد. علت این کمبودها، جنگ است.
اکنون که کشور عزیز ما، ایران، در حال جنگ است، بعضی از چیزها کم است و یا اصلا وجود ندارد. مثلا نفت کم است، کاغذ کم است و بسیاری چیزهای دیگر هم همین طور. تو باید در مقابل این کمبودها و سختیها پایداری کنی نباید برای تهیه این چیزها پدر و مادرت را اذیت کنی. تو خودت هم باید به آنها کمک کنی و با کارهایت نشان بدهی که یک کودک مسلمان و انقلابی هستی و در سختیها میتوانی آنها را یاری کنی. پس میبینی که صبر کردن و مقاومت داشتن هم، یکی از پایههای اسلام است. به وسیله صبر و مقاومت است که ما میتوانیم بر دشمن پیروز شویم. پس برای خودسازی، انسان باید خودش را مقاوم کند تا بتواند در مقابل مشکلات گوناگون پایدار باشد.
به این ترتیب، میبینی که کم کم انسان خودش را میسازد و میتواند کارهای درست و صحیح را انجام دهد و کمتر اشتباه کند.
من البته یک چیز را میدانم و آن این است که بچههای انقلاب با بچههای قبل از انقلاب خیلی فرق دارند. آنها خیلی چیزهای جدید یاد گرفتهاند و آگاهتر شدهاند، اما من میخواهم یادآوری کنم که آنها ممکن است که خیلی چیزها را هم فراموش کرده باشند. بچههای انقلاب باید فکر و جسم انقلابی داشته باشند، و به جز آن، باید اخلاق انقلابی هم داشته باشند.
در آخر، یک چیز را هم بگویم و آن اینکه من به تو و دیگر بچههای انقلاب خیلی امیدوارم. من مطمئن هستم که تو میتوانی یک انسان خوب و یک مسلمان واقعی باشی. من مطمئنم کسی که رهبرش امام خمینی باشد و دوستش در جنگ با عراق کشته شود، حتما از آنها درسهای بزرگی را میآموزد. زمانی که بچههای کشور ما به خودشان نارنجک میبندند و خود را زیر تانک دشمن میاندازند، من مطمئن هستم که آنها در اخلاق و رفتار خود هم میتوانند انقلابی باشند، انشاء الله.
دوست تو، سردبیر (داریوش نوروزی)
بیشتر
سردبیر: داریوش نوروزی
نقاشیها: سلمان بابایی
فیروزه گل محمدی
داریوش حبیب خانی
محمد علی بنی اسدی
سال بیست و چهارم
دوره جدید، شماره ۱۱۵۵+۶۳
در این شماره میخوانی:
خودسازی
پیروزی خون بر شمشیر
پیام امام
گربهای به اندازه نهنگ
شعر (خداحافظی)
مسابقه جهانی شانکار
لبخند
پینوکیو (مصور)
زنگ تفریح
نوشتهها و نقاشیهای شما
نوشتهها و نقاشیهای بچههای سرزمینهای دیگر
گفتگوی من و تو:
خودسازی
به نام خدا
دوست خوبم، سلام؛
میدانم که کلمه خودسازی را زیاد شنیدهای، اما شاید درباره آن زیاد فکر نکرده باشی. من میخواهم با تو درباره خودسازی صحبت کنم.
خودسازی یعنی اینکه انسان خودش را بسازد؛ خودش را درست کند، یعنی خودش را به آن شکلی که فکر میکند بهتر است، تربیت کند. بگذار مثالی بزنم، مثلا ما فکر میکنیم که بهترین شکل زندگی و رفتار، عمل کردن به دستورات اسلام است. پس ما برای خودسازی باید خودمان را طبق دستورات اسلام بسازیم.
خیلی از بچهها فکر میکردند که دستورات اسلام فقط نماز و روزه است. در زمان انقلاب، عده زیادی از بچهها فهمیدند که جهاد هم از دستورات اسلام است. آن روزها همه از مبارزه و جهاد حرف میزدند. البته جهاد کردن هم یکی از پایههای اصلی اسلام است، ولی به نظر من، در اسلام، چیزهای مهم دیگری هم هست که ما نباید آنها را فراموش کنیم. یکی از آن چیزهای خیلی مهم است دستورات اخلاقی اسلام است.
یادم هست وقتی که من در کلاس دوم دبستان بودم، یک همکلاسی داشتم که در درس خیلی تنبل بود. او پسر نامرتبی هم بود. هر وقت سر کلاس معلم از او مشق میخواسته ننوشته بود. املایش هم همیشه صفر بود.
بچهها خیلی اذیتش میکردند؛ چرا؟ چون او شاگرد تنبلی بود. همه او را مسخره میکردند، اما هیچ کس به او کمک نمیکرد، هیچ کس درسها را به او یاد نمیداد. همه فقط بلد بودند او را مسخره کنند. حالا من از تو میپرسم که آیا به نظر تو این کار بچهها اسلامی بود؟ ایک مثال دیگر، بچهها لباسهای مرتب و تمیز خود را میپوشند و به مدرسه میروند، اما بسیاری از آنها با همان لباسها میدوند و بازی میکنند. خوب، معلوم است که خیلی از آنها زمین میخورند و لباسشان پاره میشود. تازه، اگر هم پاره نشود، حتما کثیف میشود.
پدر پول ندارد که هر روز برای او لباس تازهای بخرد، و اگر بچهای شانس بیاورد و لباسش پاره نشود، مادر باید شلواری را که دیروز شسته، امروز دوباره بشوید. پس میبینی که بیتوجهی این بچه، باعث میشود که پدر یا مادرش به زحمت بیفتد و مقداری پول هم از بین برود. این بچه چون اسراف کرده و دیگران را به زحمت انداخته، به دستورات اخلاقی اسلام توجه نکرده است و از اخلاق اسلامی، دور شده است.
دوست من، تو شاید پیش خودت فکر کنی که این کارها خیلی کوچک و بیاهمیت است و بیتوجه بودن به آنها، خیلی مهم نیست. من الان برای تو خاطرهای از امام خمینی تعریف میکنم، تا بفهمی همین کارهای کوچک، چه قدر مهم هستند.
یکی از نزدیکان امام خمینی میگفت که روزی داشتم وضو میگرفتم. امام هم منتظر بود که بعد از من وضو بگیرد. من شیر آب را باز گذاشتم و کنار آمدم تا أمام وضو بگیرد. امام خمینی از این کار من ناراحت شد و گفت که باز گذاشتن شیر آب، حتی برای چند لحظه هم اسراف است.
اگر همه ما در کارهایمان همین قدر دقیق و منظم باشیم، حتما خیلی از مشکلات اخلاقی ورفتاری ماحل میشود.
حرفهایی که برایت گفتم، بیشتر درباره کارهای روزانه بود، یعنی کارهایی که ممکن است هر روز برای تو پیش بیاید، اما بعضی کارها هم هستند که کمتر اتفاق میافتند. این کارها، مشکلتر و پر زحمتتر هستند وانسان باید در برابر آنها تحمل و صبر داشته باشد. مثلا یکی از این مشکلات، کمبودهای زمستان است؛ کمبودهایی که الان در ایران وجود دارد. علت این کمبودها، جنگ است.
اکنون که کشور عزیز ما، ایران، در حال جنگ است، بعضی از چیزها کم است و یا اصلا وجود ندارد. مثلا نفت کم است، کاغذ کم است و بسیاری چیزهای دیگر هم همین طور. تو باید در مقابل این کمبودها و سختیها پایداری کنی نباید برای تهیه این چیزها پدر و مادرت را اذیت کنی. تو خودت هم باید به آنها کمک کنی و با کارهایت نشان بدهی که یک کودک مسلمان و انقلابی هستی و در سختیها میتوانی آنها را یاری کنی. پس میبینی که صبر کردن و مقاومت داشتن هم، یکی از پایههای اسلام است. به وسیله صبر و مقاومت است که ما میتوانیم بر دشمن پیروز شویم. پس برای خودسازی، انسان باید خودش را مقاوم کند تا بتواند در مقابل مشکلات گوناگون پایدار باشد.
به این ترتیب، میبینی که کم کم انسان خودش را میسازد و میتواند کارهای درست و صحیح را انجام دهد و کمتر اشتباه کند.
من البته یک چیز را میدانم و آن این است که بچههای انقلاب با بچههای قبل از انقلاب خیلی فرق دارند. آنها خیلی چیزهای جدید یاد گرفتهاند و آگاهتر شدهاند، اما من میخواهم یادآوری کنم که آنها ممکن است که خیلی چیزها را هم فراموش کرده باشند. بچههای انقلاب باید فکر و جسم انقلابی داشته باشند، و به جز آن، باید اخلاق انقلابی هم داشته باشند.
در آخر، یک چیز را هم بگویم و آن اینکه من به تو و دیگر بچههای انقلاب خیلی امیدوارم. من مطمئن هستم که تو میتوانی یک انسان خوب و یک مسلمان واقعی باشی. من مطمئنم کسی که رهبرش امام خمینی باشد و دوستش در جنگ با عراق کشته شود، حتما از آنها درسهای بزرگی را میآموزد. زمانی که بچههای کشور ما به خودشان نارنجک میبندند و خود را زیر تانک دشمن میاندازند، من مطمئن هستم که آنها در اخلاق و رفتار خود هم میتوانند انقلابی باشند، انشاء الله.
دوست تو، سردبیر (داریوش نوروزی)
آپلود شده توسط:
mahjoob
1399/04/01
دیدگاههای کتاب الکترونیکی کیهان بچه ها - دوره جدید برای بچه های انقلاب - شماره 63 - آذر 1359