تاریخ باستانی ایران بر بنیاد باستان شناسی
نویسنده:
ارنست هرتسفلد
مترجم:
علی اصغر حکمت
امتیاز دهید
از مقدمه مترجم:
کتابی که به زبان فارسی اینک از نظر خواننده دانشمند می گذرد. ترجمه از یک متن انگلیسی است که خاورشناس مشهور دکتر ارنست هرزفلد آلمانی استاد دانشگاه فردریک ویلهم در برلین در سال 1934 میلادی، مطابق 1313 شمسی در آکادمی بریتانیا در لندن تقریر و تحریر کرده است.
این کتاب مشتمل بر سه مقاله از تاریخ باستانی ایران است که اولی "از اعصار قبل از هخامنشی و عصر هخامنشی" و دومی "از عصر یونانی (جانشینان اسکندر) و عصر اشکانی" و سومی "از عصر ساسانی" بحث می کند.
عنوان انگلیسی متن کتاب چنین است: Archaeological History of Iran
به نظر این بنده مترجم، ترجمه تحت الفظی آن بفارسی درست مفهوم و مقصود را ایفاد نمی کند. ناچار اسم این کتاب را (تاریخ ایران بر اساس باستان شناسی) عنوان کرده ام، چنانکه ملاحظه می فرمایید...
بیشتر
کتابی که به زبان فارسی اینک از نظر خواننده دانشمند می گذرد. ترجمه از یک متن انگلیسی است که خاورشناس مشهور دکتر ارنست هرزفلد آلمانی استاد دانشگاه فردریک ویلهم در برلین در سال 1934 میلادی، مطابق 1313 شمسی در آکادمی بریتانیا در لندن تقریر و تحریر کرده است.
این کتاب مشتمل بر سه مقاله از تاریخ باستانی ایران است که اولی "از اعصار قبل از هخامنشی و عصر هخامنشی" و دومی "از عصر یونانی (جانشینان اسکندر) و عصر اشکانی" و سومی "از عصر ساسانی" بحث می کند.
عنوان انگلیسی متن کتاب چنین است: Archaeological History of Iran
به نظر این بنده مترجم، ترجمه تحت الفظی آن بفارسی درست مفهوم و مقصود را ایفاد نمی کند. ناچار اسم این کتاب را (تاریخ ایران بر اساس باستان شناسی) عنوان کرده ام، چنانکه ملاحظه می فرمایید...
آپلود شده توسط:
NASERISHAHROKH
1398/12/17
دیدگاههای کتاب الکترونیکی تاریخ باستانی ایران بر بنیاد باستان شناسی
به گمانم با دورهی قاجار اشتباه گرفتید، این زمان رضاشاه بود. حتی اگر اهمیتی به آثار باستانی داده نمیشد چیزی از رفتار زشت نهادهای غربی در این ارتباط کم نمیکنه که حتی به قرارداد پنجاه پنجاهی که خود وضع کرده بودند هم پایبند نبودند. (در تمامی کشورهای دیگر صد در صد آثار یافته شده به دولت میرسد).
دوست خوبمون گفتند که آقای هرتزفلد دزدی میکردند ؛ درست هم میگویند . من ولی میپرسم آیا اون زمان برای نمونه یکی هم بوده که بگه چرا میبری و کجا میبری یا اینها چی هستن ؟؟؟[/quote]
بعله، قرار به تقسیم نصف به نصف بین دولت و موزههای پشتیبان این دزدان بود که معمولا چند فقره یافته به دولت میرسید و باقی به صورت آشکار یا پنهان به آنور میرفت.
درسته که یک سری از مسئولین و وزراء زمان رضاشاه ترجیح دادند نقش دلال بازی کنند و پول هنگفتی از موزههای کشورهای غربی بگیرند ولی با این حال افرادی دلسوز در میان آنان بود که تلاش میکردند جلوی این دزدیها رو بگیرند. برای مثال محمدتقی مصطفوی مسئول اداره موزهی ایران باستان که به تعقیب هرتسفلد پرداخت. و یا آقای نگهبان.
دوست عزیز، همین آثار مسروقه در موزهها معرف آثار باستانی ما شدند. وگرنه تا آن زمان، خرج پایههای زیر دیگ غذای عشایر کوچ نشین میشدند. این آثار در زمانی از این کشور رفتند که پادشاهانمان به جای ایجاد موزه، فکر آن بودند که غلام بچههای ریش درآورده، باید تبدیل شوند. ریش درآوردهها را راهی خدمت نظام میکردند و ریش درنیاوردهها را راهی حرامسرا... کتاب رجال قاجار -نسخۀ قدیم- را بخوانید تا ببینید چه تعداد از آن سرداران، از این قبیل بودند.
دوست خوبمون گفتند که آقای هرتزفلد دزدی میکردند ؛ درست هم میگویند . من ولی میپرسم آیا اون زمان برای نمونه یکی هم بوده که بگه چرا میبری و کجا میبری یا اینها چی هستن ؟؟؟