رسته‌ها
الاغ عاقبت بخیر
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 13 رای
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 13 رای
از سری داستانهای مثنوی مولوی برای کودکان

در زمان های قدیم مرد فقیری با آب فروشی روزگار خود را می گذراند. این مرد فقیر اسمش منصور بود. منصور یک الاغ داشت و هر روز دو مشک چرمی بر پشت او میگذاشت و از شهر به چشمه آبی که در دهکده واقع شده بود میرفت. او همینکه به چشمه می رسید مشک ها را پر از آب می کرد و بر روی الاغش می گذارد و به شهر بر می گشت تا به منزل ها و قهوه خانه ها آب بفروشد.
شهری که منصور در آن زندگی می کرد دارای رودخانه های فراوانی بود ولی مردم میل داشتند از آب چشمه استفاده کنند زیرا آب آن خیلی تمیز و خنک بود. با آنکه منصور در روز چندین مرتبه به چشمه می رفت و آب می آورد و می فروخت، اما پولی که از این راه به دست می آورد ناچیز بود و برای خرج روزانه او کافی نبود...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
18
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
Kayvan54
Kayvan54
1398/11/04

کتاب‌های مرتبط

ذرت های خاکستری
ذرت های خاکستری
5 امتیاز
از 1 رای
چه خانه زیبایی!
چه خانه زیبایی!
4.3 امتیاز
از 47 رای
برادر جدید ، خواهر جدید
برادر جدید ، خواهر جدید
4.1 امتیاز
از 42 رای
چون باید باشه
چون باید باشه
4.1 امتیاز
از 7 رای
داستان شیر و موش
داستان شیر و موش
4.6 امتیاز
از 7 رای
شهر هزار شب
شهر هزار شب
4.3 امتیاز
از 9 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی الاغ عاقبت بخیر

تعداد دیدگاه‌ها:
1
با تشکر از شما که فایل دانلود کتب قدیمی را ارائه می نمائید. ای کاش این کتب، مجددا ، تجدید چاپ و به فروش می رسید .
الاغ عاقبت بخیر
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک