رسته‌ها
عیار
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 8 رای
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 8 رای
از متن کتاب:
یکی بود، یکی نبود
همه بودند و هیچکس نبود
هر کجا که بودند، زندگی بود و سازندگی
هر جا که نبودند، سکوت بود و خفتگی
شب بود. شبی سرد و تاریک اما پر ستاره و روشن. خصلت شبهای کویر همین است. به عکس روزهای گرم و سوزان و گرد و غبارآلود، شبهای سرد و پرستاره دارد. شبهای کرمان، یزد و بلوچستان و آنطرف ها بسیار باشکوه است. در چنان شبی که عده ای عاشق می شوند و در عالم خیال فرو می روند و در گوش یار زمزمه می کنند، تنی چند از مردان غیور سیستان در دامنه کوه کمین کرده بودند و انتظار کاروان دشمن را می کشیدند. یکی از مردان آهسته گفت:
- ای یعقوب! من میل ندارم تو به خطر بیفتی. سیستان به تو احتیاج دارد.
دیگری گفت:
- اصلا چشم امید این سرزمین به توست. ایران باید از چنگ خلفای بغداد رها شود....
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
36
آپلود شده توسط:
Mahsaa
Mahsaa
1398/11/11

کتاب‌های مرتبط

کمیک ایرانی دادستان۱
کمیک ایرانی دادستان۱
3.9 امتیاز
از 7 رای
اولدوز و عروسک سخنگو
اولدوز و عروسک سخنگو
4.6 امتیاز
از 231 رای
جنگل
جنگل
4.4 امتیاز
از 5 رای
لیو هو - لان
لیو هو - لان
3.9 امتیاز
از 7 رای
زام بی - جلد 8
زام بی - جلد 8
4.6 امتیاز
از 8 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی عیار

تعداد دیدگاه‌ها:
0
دیدگاهی درج نشده؛ شما نخستین نگارنده باشید.
عیار
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک