رسته‌ها
گورباچف
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 18 رای
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 18 رای
میخائیل سرگئه‌ویچ گورباچُف به روسی از ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۱ آخرین رهبر اتحاد شوروی بوده است. کوشش ها و اصلاحات او باعث پایان جنگ سرد شده است. میخائیل گورباچف در خانواده‌ای روسی - اکرایینی در روستای پریولنویه در نزدیکی استاوروپول، متولد شد.در سال ۱۹۵۰ با کسب مدال نقره دوره دبیرستان را به پایان رساند. او در دانشگاه مسکو در رشته حقوق تحصیل کرد و همانجا با همسر آینده‌اش، رایسا، آشنا شد. این دو در سپتامبر ۱۹۵۳ ازدواج کردند و پس از فارغ‌التحصیلی گورباچف در ۱۹۵۵در خانه او در منطقه استاوروپول (جنوب روسیه) به زندگی مشترک پرداختند.
از مقدمه ناشر:
کتابی که در پیش رو دارید نوشته ژورس. ا. مدودف، نویسنده و زیست شناس مشهور شوروی است که هم اکنون به شکل تبعید در انگلستان به سر می برد. "دیوانه کیست" و "سالهای حاکمیت" دو اثر دیگر این نویسنده هستند که طی سالهای گذشته به زبان فارسی منتشر شده است.
مدودوف در "سالهای حاکمیت" که به کمک برادر صاحب نامش روی. ا. مدودف به رشته تحریر درآورده، گزارش جالبی از اوضاع و احوال سیاسی - اقتصادی شوروی در دوره نیکیتا خروشچف و تلاشهای وی جهت انجام اصلاحاتی در سیستم بسته و بروکراتیک شوروی ارائه نموده است که یکی از منابع جالب توجه در شناخت این دوره از تاریخ اتحاد شوروی خصوصا مباحث مربوط به وضعیت کشاورزی این کشور می باشد.
کتاب حاضر را که نام "گورباچف" دبیرکل حزب کمونیست و صدر هیئت رئیسه اتحاد جماهیر شوروی را بر خود دارد، می توان برجسته ترین کتاب از نویسنده معتبری دانست که بسیار زودهنگام به بحث پیرامون زندگی، مراحل رشد و حیات سیاسی و چگونگی شکل گیری عقاید جوانترین و پرسر و صداترین رهبر شوروی پس از لنین پرداخته است...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
302
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
Mahsaa
Mahsaa
1398/10/23

کتاب‌های مرتبط

برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی گورباچف

تعداد دیدگاه‌ها:
2
گورباچف نمادی از فروپاشی شوروی از درون بود. مردی که به دلیل نقش بی بدیلش در رها شدن کشورهای بلوک شرق از زیر یوغ شوروی محبوب غرب شد. و به همان میزان بخاطر مشکلاتی که برای 15 جمهوری مستقل شده بوجود امد ، در داخل اغلب کشورهای برجای مانده از شوروی ؛ مغضوب و مطرود بود. گورباچف می توانست با استفاده از نفوذ خود مانع از سقوط دیوار برلین در 1987 بشود و همچنین می توانست سیاست سرکوب جنبش رهایی بخش در شرق اروپا را در دستور کار خود قرار دهد اما او به درستی به این باور رسیده بود که دیگر نمی توان با مدل سرکوب مردم مجارستان در 1956 و بهار پراگ در 1968 و جنبش گدانسک در لهستان 1981 به خواسته عمومی برای آزادی و استقلال پایان داد. به همین جهت امیدوار بود از طریق تعامل با این جنبش ها بجای آنکه رودرو با موج حاصل از سقوط دیوار برلین، قرار گیرد سوار بر موج آزادی خواهی در شرق اروپا شود و این موج را به سمتی هدایت کند که می توانست حضور شوروی را در قلب ها و مغزها تثبیت نماید اما هرگز این رویا تحقق پیدا نکرد
گورباچف
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک