رسته‌ها

زین العابدین مراغه ای
(1255 - 1328 هـ.خ)

مشخصات:
نام واقعی:
زین العابدین مراغه ای
تاریخ تولد:
1255/00/00 خورشیدی
تاریخ درگذشت:
1328/00/00 خورشیدی (73 سالگی)
محل تولد:‌
مهاباد
جنسیت:‌
مرد
ژانر:‌
داستان نویس
زندگی‌نامه
زین العابدین در سال ۱۲۵۵ هـ. ق، به دنیا آمد، پدرش مشهدی علی، از اهالی شهر مهاباد بود و در مراغه تجارت می‌کرد. در هشت سالگی به دبستان رفت و مختصر سوادی اندوخت و در شانزده سالگی به حجرهٔ پدر آمد و در بیست سالگی به اردبیل رفت و از آن هنگام در اردبیل و مراغه به قول خود «بنای اعیانی گذاشت و اسب نوکر و تفنگدار فراهم آورد و از ادای مالیات هم گردن پیچید و زدن راهدار و فحاشی به میزان آقاسی و کدخدا و فراش را یکی از افتخارات خود قرار داد.» بدین قرار «قولچوماقی دامنگیرش شده مداخل یک مخارج نوزده و بیست، نه روزنامه صحیح و نه حساب و کتاب معین» بالاخره پریشانی از هر جهت روی آورد و زندگانی در ایران برای او سخت دشوار شد. او ناچار با برادر دیگر خود ترک یار و دیار گفته و عازم قفقاز شد. زین‌العابدین مراغه‌ای با اندک مایه‌ای که داشت مانند بسیاری از تجار ورشکسته آن زمان راهی قفقاز شد؛ او در شهر تفلیس، مرکز گرجستان، که در آن اوان کسی از ایرانیان در آنجا نبود، رحل اقامت افکند و در مدت سه چهار سال چند هزار منات از بقالی فراهم آورد. کم‌کم عده‌ای از ایرانیان کارگر تفلیس روی آوردند و میرزا اسدالله ناظم الدوله، ژنرال کنسول ایران در تفلیس، او را به ویس کنسولی (نایب قنسولی) شهر کتائیس معین کرد. در این مقام در یاری رساندن به ایرانیان مقیم خارج کوشش‌ها به خرج داد. پس از مدتی باز دست خالی مانده ناچار به کریمه رفت و در آنجا بار گشود. دو برادر گاهی به استانبول رفته خرید جزئی می‌کردند و در کریمه به بهای بیشتری می‌فروختند، تا در اندک زمانی باز سرمایه کافی به دست آوردند. در سال ۱۲۹۴ هـ. ق، جنگ روس و عثمانی درگرفت و برادران به یالتا، شهر ییلاقی امپراتور، رفتند و در آنجا کارشان رونق گرفت و سر و کاشان با امیران، درباریان و اهل دیوان افتاد و زین العابدین به وسیله شاهزاده خانم، زوجه پرنس ورانسوف معروف، به امپراتریس معرفی شد و حرمت و اعتبار برادران به جایی رسید که از او خواستند که تبعیت دولت روس را بپذیرد تا امتیازاتی به او بدهند و چون در این باره اصرار ورزیدند و او چند مرتبه در استانبول از کنسولگری اذیت و حقارت دیده بود، قبول تبعیت کرد و پس از ادای سوگند از تابعان دولت روس شناخته شد. چند سال بعد در استانبول تأهل اختیار کرد و زن خود را نیز به یالتا آورد و از او صاحب سه فرزند شد و سال‌ها در آنجا به سربرد. اما عشق و علاقه به میهن دمی آسوده اش نمی‌گذاشت و پیوسته خود را به گناه خیانت به کیش و میهن نکوهش می‌کرد و از اینکه «طوق لعنت تبعیت اجنبی را به گردن انداخته» و در چنان موقعی که برادران او در زیر فشار جور و ستم حکام مستبد جان می‌دهند، او دور از پیکار سیاسی در مملکت غربت زندگی آرام و آسوده‌ای می‌گذراند، همواره با وجدان خود در کشمکش بود. بالاخره تصمیم خود را گرفت و مغازه و کالای خود را به بهای ارزان فروخته و رهسپار استانبول شد و خانواده خود را در آنجا گذاشته برای ادای فرضیه حج عازم مکه شد. حاجی زین‌العابدین سال‌ها با تبعیت روس در استانبول می‌زیست تا بالا خره به وسیله میرزا محمود خان علاءالملک، سفیر کبیر ایران در عثمانی، تقاضای ترک تبعیت از دولت روسیه کرد و این کار به دست پرنس ارفع‌الدوله انجام یافت و بالاخره در نهم فوریه سال ۱۹۰۴م که روز اول جنگ ژاپن و روسیه بود تقاضایش پذیرفته شد. حاجی زین‌العابدین برای همیشه در ترکیه اقامت گزید و از راه قلم به مبارزات سیاسی پرداخت. وی به اعتراف خود «معانی و بیان و منطق برهان نخوانده و علوم و ادبیات ندیده» ولی به هر حال مرد با سواد، کتاب‌خوانده و آشنا به اوضاع زمان و عصر آزادی‌خواهی بود، در مدت اقامت خود در عثمانی مخصوصاً با روزنامه شمس استانبول همکاری داشت و علاوه بر کتاب سیاحتنامه، مقالات سودمندی در آن روزنامه و نیز در روزنامه حبل‌المتین کلکته می‌نوشت، تا آنکه به سال ۱۳۲۸ هـ. ق، در هفتاد و سه سالگی در استانبول در گذشت.
بیشتر
ویرایش

کتاب‌های زین العابدین مراغه ای
(4 عنوان)

آخرین دیدگاه‌ها

تعداد دیدگاه‌ها:
1
نخستین تجربه ی داستان نویسی در ایران به شیوه نوین با رعایت اصول و قواعد آن بعد از مشروطه رقم میخورد یکی از ارکان داستان نویسی بعد از مشروطه زین العابدین مراغه ای است

اقدامات ایشان و چند تن از نویسندگان باعث عبور رمان و داستان از شیوه غیر علمی و منسوخ داستان پردازی سنتی ؛

به آثار قابل توجه و نظام مند است

عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک