کلیات شمس تبریزی
[quote='فسقلی']کاش گاهی بدون تعصب و بدون عجله نظر دهیم. اگر دوخط پاینی کامنت قبلی را بی عجله میخواندید متوجه منظورم از دوبیتی که آوردم میشدید. [/quote]
چرا فکر می کنید متن شما را تا آخر نخواندم؟ اتفاقا در پاسخ به شما میخواستم نمونه های د
کلیات شمس تبریزی
[quote='فسقلی'] پاسخی مختصر از طرف مولانا به این سوال:ای برادر قصه چون پیمانه است معنی اندر وی به سان دانه استدانه ی معنی بگیرد مرد عقل ننگرد پیمانه را گر گشت نقل![/quote]
اگر بخواهیم چنین استدلال کنیم پس می توان عمل آنهایی را هم که مقاب
کلیات شمس تبریزی
البته ممکن است مفسران محترم شبکه چهار سیما این شعر را پیام الهی دانسته و بر خصلتهای طمع کارانه و حاسدانهء زن نسبت دهند که در پاسخ باید گفت این ادعا که خود عذر بدتر از گناه است. چطور می توان با جرئت گفت که نیمی از جامعه بشری شیطان صفت اند و
کلیات شمس تبریزی
شعر ار حضرت مولانا - مثنوی
یک کنیزک، نر خری بر خود فکند
از وفور شهوت و فرط گزند
آن خر نر رایگان خو کرده بود
خر جماع آدمی پی برده بود
یک کدوئی بود حیلت سازه را
در ذکر کردی پی اندازه را
در قضیبش آن کدو کردی عجوز
تا رود نیم ذکر وقت
کلیات شمس تبریزی
ضمن عذر خواهی از خانم مران 444 بخاطر جسارتی که بخرج داده ام و ناگزیر شدم در پاسخ برخی از متعصبان که بعضا شاید آثار مولوی را به طور کامل نخوانده باشند و به همین دلیل کورکورانه او را در هاله ای از قداست قرار داده اند نمونه ای از بی شمار اشع
کلیات شمس تبریزی
شیدای صحرای گرامی انگار فراموش کردید اینجا جمهوری اسلامی است نه جمهوری فرانسه . در این کشور شما هر مطلبی راجع به اراجیف و خزعبلات مولانا و سعدی و حافظ بنویسید همون اول کار ده هزار نسخه شو ارشاد ازتون می خره ولی امثال بنده اگر شعر بگیم
کلیات شمس تبریزی
به نام خداوند رنج آفرین
حکیم شکنج در شکنج آفرین
به نام خداوند جان و خرد
کزین بدتر اندیشه بر نگذرد
کلیات شمس تبریزی
من قی قی و تو قوقو من هی هی و تو هوهو
و الی آخر...( نقل از مثنوی مولانا)
اگه شعر اینه منم شاعرم. شعرمون که اینه طبعیه که استاد آوازمون هم اونه. اما تعجب برانگیز اینه که به هر قیمتی می خواین حرفتونو به کرسی بنشونین. یه بار واسه همیشه شا
کلیات شمس تبریزی
عزیز جان من به این کتاب منفی دادم چر ا مثبت ثبت شد؟
فلسفه دین
حتی همین حذق و سانسور که توسط یک مخلوق خدا انجام می شود نشان دهنده ی یک تعصب کور و رفتاری است که ناشی از تربیت اجتماعی ماست. پاک کردن صورت مسئله، به جای استدلال، عادت کسانی است که منطقی برای آنچه که می اندیشند ندارند.