شب سراب
خیلی سال پیش این کتاب و بامداد خمار رو خونده بودم تو سن نوجوانی در اصل. الان که مجدد هر دو رو خوندم دیدم وای که چقدر این کتاب توجیهات بچه گانه و غیرقابل باور داره.
مخصوصاااا اون قسمت آب الکل تو دهن چرخوندن :)) یعنی خنده داره از مسخره بودن.
خاطرات یک گیشا
من این کتاب رو خیلییی دوست داشتم قصه بسیار پرکشش بود. خیلی دوست دارم کتاب تو همین سبک در مورد فرهنگ ژاپن و یا آسیای شرقی اگر می شناسید به من معرفی کنید