بدون نام

شب باگلوی خونین خوانده ست دیرگاه دریا نشسته سرد یک شاخه در سیاهی جنگل به سوی نور فریاد می کشد

همراه شو عزیز تنها نمان به درد کاین درد مشترک هرگز جداجدا درمان نمی شود دشوار زندگی هرگز برای ما بی رزم مشترک آسان نمی شود

سپاس فراوان من فقط عاشق ادبیات کهن هستم و البته آثار باارزش معاصر

بخواب اي خواهر نازم ندايم-- كه روح پاك تو گردد صدايم---- ندا دادي تو ما را با صداقت-- قسم بر آن نگاه بي گناهت ---- كه رايت را بگيريم از سياهي-- كه همره من نگردم با تباهي---- كه همواره به ظالم ما بتازيم-- كه دائم جاودان راهت بسازيم---- بخواب

سلام خیلی عالیه که آثار فاخر رو ترویج می کنید لطفا به این کار ادامه بدید و ازش منحرف نشید با سپاس خیلی زیاد