تنهایی من کرگدنی است که تو را دوست دارد
[quote='ELI14']این شعر نیست
آتش است
آتش عشقه من هنگامه نگاه روحانیه تو
آتشی پراز سکوت
در این سکوت فقط منم فقط تویی فقط خدا
پر میشوم پر از عشق پر از گناه
ب خاطره نگاه روحانیه تو
شعر از خودمه[/quote]
به واقع اصلن منظور شما رو ا
پلی میان شعر هجایی و عروضی فارسی در قرون اول هجری
این ترجمه گویا به مفهوم ترجمهی ادبی دست پیدا کرده چیزی که متاسفانه هنوز جدی گرفته نشده است البته برای نسخ مذهبی.
تنهایی من کرگدنی است که تو را دوست دارد
عشق
چشمان توست
که بسته شد
عشق آخرین بوسه است
بر لبان تو
زمانی که پیکرت بر تخت بیمارستان
افتاده بود
گوشم را به سینهات چسباندم
و دیگر هیچ نشنیدم
عشق نیاز است
به سایهات
که دیگر نیست.