تنهایی من کرگدنی است که تو را دوست دارد
بانو!
از خانهام
خشتی
و از من تنها
همین شعر باقی ماند
تو خوب میدانستی
انتظار
همه چیز را به باد خواهد داد.
..................
[edit=گیلدخت]1392/10/02[/edit]
تنهایی من کرگدنی است که تو را دوست دارد
به بودن نگو
نه!
نبودن
جای خالی هیچ چیز نیست.
تنهایی من کرگدنی است که تو را دوست دارد
به سمت تو میآیم
به هر جهت که روی گردانم
نمازِ گم کرده راه
به هر جهت که بایستد
درست است.
تنهایی من کرگدنی است که تو را دوست دارد
بن بست
نرسیدن نیست
شوقِ راه تازه یافتن است.
تنهایی من کرگدنی است که تو را دوست دارد
به تو رسیدن
از تو دور شدن بود.
تنهایی من کرگدنی است که تو را دوست دارد
تو را زندگی نامیدم
مرا به چشم مرگ مینگریستی.