رسته‌ها

نویسنده‌های مورد علاقه

نویسنده‌ای انتخاب نشده
نویسنده‌های بیشتر

آخرین دیدگاه‌ها

چند صفحه اولش را موش خورده(!)
راستش خيلي دلم گرفته بود و خلقم تنگ شده بود. بعد يك روز گفتند تخت جمشيد تعزيه گرفته اند . گفتم برويم شايد كمي گريه كنيم سبك شويم. رفتيم. اما حسين لباس هاي پرزرق و برقي پوشيده بود و دور خودش تاب مي خورد و مثل دخترم ژينا و آن دوست شما كي
کتاب بسیار خواندنی و جالبی باید باشه ! عاشق نوشته های دولت آبادی هستم «کلیدر»«جای خالی سلوچ»«سلوکـ»...
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک