لیدی ال
عشق زبانی از محدودیت بود برای بودن، فقط برایِ او
و آنارشیسم دروازه ای به آزادی (حتی اگر آزادیِ ایده آلی باشد که نتوان به آن دست یافت)
تقابل سیاه و سفید
خداحافظ گاری کوپر
حسِ خوبیه وقتی می بینی یکی تو دنیا پیدا می شه که کلِ زندگیش وابسته به "هیچ" باشه، حتی اگه تو داستانی باشه که آخرشم دیگه وابسته به "هیچ" نیست;)
شازده کوچولو
با اینکه تعریفش رو خیلی شنیده بودم اما وقتی دیدم به چه کسایی تقدیمش کرده خیلی برام جذاب شد که بخونمش