رسته‌ها

آخرین دیدگاه‌ها

[quote='Btaraf']نسخ: تبدیل انسان به انسان مسخ: انسان به حیوان فسخ: انسان به گیاه رسخ: انسان به جامد تناسخ: (انسان بعد از مرگ در یکی از قالب های بالا برمی گرده) برایِ گره گوار بعد از شبی خواب این اتفاق میفته, به مرور حافظه و عادت های ا
[quote='دخترحوا']نقل قول از sahar2150:خدای سهراب قشنگترین خدای دنیاست ومسلمانیش رها ازقیدوبند شریعت بهترین تعریف ازمسلمانی مسلمانیش رها از قید و بند شریعت ؟مگه شریعت و مسلمونی دو چیز جدا ازهم هستن که شریعت قیدو بند باشه برای مسلمانی ؟ مگه
[quote='nima20038282']حتما هیتلر هم شاعر بوده که ما خبر نداریم[/quote] واقعا این حرفتون چه ربطی داشت ؟
[quote='nazila 2']شاید ان روز ک سهراب نوشت تا شقایق هست زندگی باید کرد خبری از دل پر درد گل یاس نداشت باید اینطور نوشت چه شقایق چه گل پیچک و یاس زندگی اجبار است.[/quote] شاید آن روز که سهراب نوشت:«تا شقایق هست زندگی باید کرد»، خبر
[quote='اواحسینی']دوستان شرح پریشانی من گوش کنید داستان غم پنهانی من گوش کنید قصه بی سر و سامانی من گوش کنید گفتگوی من و حیرانی من گوش کنید شرح این آتش جانسوز نگفتن تا کی سوختم سوختم این راز نهفتن تا کی روزگاری من ودل
[quote='hilton']خوبه نویسنده بامداد خمار به نویسنده این کتاب اعتراض نکرده ؟[/quote] چرا اتفاقا اعتراض کرده چون به وسیله ی اسم بامداد خمار به شهرت رسیده دیگه...
من خلاصشو خوندم و از اول تا آخرش خندیدم. واقعا کمدی بود! خییییییییییییییییلی قشنگ:x
چه قدر تلخ بود...:(( تنها چیزی که به نظرم می رسه اینه: شاهکار تلخ زیبا و تلخ...
گذشت زمان برای آنان که به انتظار می نشینند بسیار کند، برای آنان که زانوی غم به بغل می گیرند بسیار طولانی و برای آن ها که به سر خوش می گذرانند بسیار کوتاه است. اما برای آن ها که [b]عشق[/b] می ورزند، زمان را آغاز و پایانی نیست...:x ویلیام
[quote='2d45']منم موافقم نثر خوبی داره ولی از لحاظ تم و موضوع !!! چه عرض کنم؟[/quote] اتفاقا موضوعی که بتونه به این زیبایی عشق پاکی رو نشون بده، بسیار قابل تحسینه.8-):baaa: انصافا بیاین و این کتابو با کتابای عاشقانه ی دیگه مقایسه بکنین..
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک