غزلیات سعدی
اویلر نوشته است:
[quote]تابستان 90 فرصتی پیش آمد تا غزلیات سعدی رو ختم کنم.
واقعاً زیبا و روان بودند. و البته در برخی غزلها می بینیم که عشق قداست و عظمت خود را از دست داده است و تا حد عشق خیابانی تنزل یافته است. (چیزی که در غزل مولانا و ح
سیری در سیره ائمه اطهار
مهارت استاد و قلم رانی زیبایشان، همان چیزی بود که در بین روحانیت در پی اش بودم. کجاست آن سرو تا ببیند این طوفان را... تکلیف را از تو دیدم و معرفت علی را از زبان تو شناختم. قداست را با نوشته های تو درک کردم و اندیشه ی اسلام را با تو آموختم.
الف
ای باغبان، ای باغبان، در بسته ای بر من چرا/ بگشا در این باغ را، تا سیب و شفتالو زنم... "حروفی استرآبادی"
...
در این جهانِ سخت اندیش، سخن، نگفته اش، گویاتر است.
مجموعه اشعار شل سیلور استاین
سپاس.
عمو شلبی، این تو بودی که به من یاد دادی چگونه در جستجوی قطعه ی گمشده ام، مشقت ها را تحمل کنم و تنهایی هایم را با عشق به یافتن حقیقت، با کسی قسمت نکنم. تو بودی که آموختی کرگدن ها آنقدرها هم بد نیستند، همه چیز که ظاهر نیست. تو بودی که
یک زرافه و نیم
سلام
کلا کتاب های سیلور استاین جالب ( به مفهوم مطلق کلمه ) و اغلب سیاسی اجتماعی هستند . همه ی کتاب هاش ارزش خوندن رو دارن . امیدوارم همگی موفق بشید .