چهار صندوق: نمایشنامه
زرد: ... ما صاحب یخ قالبی، کره ی قالبی، افکار قالبی و همه چیزهای قالبی هستیم، و این نشون می ده که غمی روی زمین باقی نمونده، غیر از غم های قالبی.
-چهار صندوق/ بهرام بیضایی.
چهار صندوق: نمایشنامه
مترسک: دلم براش می سوزه، دلم واقعا براش می سوزه.
سبز: شما شکنجه ش دادید. این شلاق هنوز بوی خون می ده.
مترسک: خدایا دست منو کی قطع می کنی؟
سبز: یک فاجعه، عملی غیرانسانی.
مترسک: مجبورم کرد! [ناگهان خود را عقب می کشد] چه خونی، چه دریای
چهار صندوق: نمایشنامه
کارکتر سیاه.. صندوقی که شکوند. به انتظاری که پشت کرد.