رسته‌ها

لویی فردینان سلین
(1894 - 1961 م)

نویسنده و پزشک
مشخصات:
نام واقعی:
لویی فردینان دتوش
تاریخ تولد:
1894/05/27 میلادی
تاریخ درگذشت:
1961/07/01 میلادی (67 سالگی)
محل تولد:‌
کوریووا (حومه پاریس)، فرانسه
جنسیت:‌
مرد
ژانر:‌
رمان
زندگی‌نامه
بی‌شک سلین پس از پروست، بزرگ‌ترین نویسندهٔ ادبیات فرانسه و نیز آخرین کلاسیک‌نویس این کشور محسوب می‌شود. او در دو جنگ جهانی شرکت کرد و در یکی از آن‌ها هم زخمی شده بود. بنابراین در تمام ‏داستان‌هایش درست مثل یک پیر دنیا دیده‌است که برای بچه‌ها قصه تعریف می‌کند. در ‏عین حال نکتهٔ عجیب و منحصربه‌فرد حکایت‌های او این است که هیچ‌چیز دلچسب و معنا داری در داستان‌هایش نمی‌توان پیدا کرد. شخصیت‌های داستانش مدام در موقعیت‌های پوچ قرار می‌گیرند و بیشتر آن‌ها را مرگ به ‏عجیب‌ترین شکل ممکن غافلگیر می‌کند. ‏نثرش، طنز تلخ و سردی است که در تمام حکایاتش جاری است و ماجرا را نه تنها تحمل‌پذیر بلکه لذت بخش می‌کند ولی این لذت تا کمی بعد از داستان ادامه دارد و بعد از آن، ذات غمگین و افسردهٔ قصه خودش را نشان می‌دهد و خواننده را به سرزمین‌های تاریک می‌برد. همین است که طرفداران جدی ادبیات مدرن، سفر به انتهای شب را «انجیل افسرده» لقب داده‌اند. این توافق تقریباً در تمام دنیای ادبیات وجود دارد که سلین نویسندهٔ توانایی است که ‏سرگذشت عجیب و غریبش را حتی در کتاب «سفر به انتهای شب» تعریف کرده‌است. او ‏همهٔ نبوغ و خلاقیتش را در این کتاب به کار برد نبوغی که باعث شد نویسنده‌های ‏فراوانی مثل سارتر، ژان ژنه، بکت، کورت وانگات، هنری میلر و چارلز بوکوفسکی آن را ‏ستایش می‌کنند. حتی نقل قولی از چارلز بوکوفسکی هست که جایی گفته: «سفر به انتهای ‏شب، بهترین کتابی است که در دو هزار سال اخیر نوشته شده‌است.»‏ به زعم بسیاری، سلین یکی از بزرگ‌ترین نویسنده‌های تاریخ رمان است. نگاه او به دنیا بسیار سیاه، بی‌رحمانه و کالبد شکافانه‌است. او با شجاعتی بی‌نظیر پلیدی‌های انسان عصر جدید را برملا ساخت و آینه‌ای صادق در برابر او نهاد. همچنین نمی‌توان از زبان او یاد نکرد. او نثری بسیار عامیانه داشت و از عباراتی که خود می‌ساخت بسیار استفاده می‌کرد. او زبان معیار را زبانی زنده نمی‌دانست. او تمام تابوهای عصر خود را شکست و تأثیری عمیق بر نویسندگان پس از خویش گذاشت. بخشی از جامعهٔ روشنفکری فرانسه که ضدیت با او را در پیش گرفته بودند، از دادن ‏جایزهٔ «گنگور» به فردینان سر باز زدند و حتی ادبیات او را ادبیات کثیف نامیدند. ‏ او بارها به نژادپرستی محکوم شد، در اواسط جنگ که او را به خاطر مقالات ضد یهودی ‏مجبور به ترک فرانسه کردند، افرادی مثل آندره ژید از او به شدت حمایت کردند. خود سلین ‏معتقد بود که همهٔ آن‌ها دسیسه‌های روشنفکران کمونیست فرانسه مثل آندره ‏مالرو، لویی آراگون، آلبر کامو و السا تریوله است. حتی معتقد بود که در تحت تعقیب قرار ‏گرفتنش نیز آن‌ها دخیل بوده‌اند زیرا که آنها عضو کانون ملی نویسندگان فرانسه بودند که ‏در سپتامبر ۱۹۴۴ فهرست سیاهی شامل ۱۲ نویسندهٔ فرانسوی منتشر کردند که سلین هم ‏جزو آن‌ها بود. سلین در ادبیات ایران چندان مشهور نیست و ظاهراً اولین بار که در مطبوعات ایران حرفی از سلین به میان آمده از زبان جلال آل احمد در کتاب ارزشیابی شتابزده در سال ۱۳۴۳ است که در یک گفتگوی دراز در تاثیرپذیری خود از سلین و نفی تاثیرپذیری اش از کافکا چنین می گوید: «بیگانه کامو بی‌اعتناست و بهت‌زده در حالی که مدیر مدرسه من سخت با اعتنا است و کلافه.. من بهترین نوعش را به شما توصیه می‌کنم بخوانید. آقای لویی فردینان سلین فرانسوی. من در مدیر مدرسه از او اثر گرفتم، او کتابی داره به اسم سفری به آخر شب، این کتاب به نظر من شاهکار ادبیات فرانسه است.» آندره ژید در مورد کارهای  سلین می‌گوید: «این واقعاً چیزی نیست که او ترسیم می‌کند، بلکه فقط یک توهم است که واقعیت را برمی‌انگیزد.» آلن رب گریه او را بزرگ‌ترین نویسنده‌ی بین دو جنگ می‌داند و می‌گوید که تجربه‌های خویش را در سبک، مدیون نوشته‌های اوست. آنتونی برجیس وی را نویسنده‌ای چیره‌دست و صاحب هذیانی‌ترین سبک قرن بیستم می‌داند و نویسندگان متعددی او را همپایه‌ی  بزرگانی چون جویس، پروست، فالکنر و کافکا می‌دانند.
بیشتر
ویرایش

کتاب‌های لویی فردینان سلین
(4 عنوان)

آخرین دیدگاه‌ها

تعداد دیدگاه‌ها:
0
دیدگاهی درج نشده؛ شما نخستین نگارنده باشید.
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک