جون لیوینگستون
(1944 م)
مشخصات:
نام واقعی:
جون لیوینگستون (Jon Livingston)
تاریخ تولد:
1944/00/00 میلادی
تاریخ درگذشت:
محل تولد:
ایالات متحده
جنسیت:
مرد
ژانر:
نویسنده
زندگینامه
جون لیوینگستون (Jon Livingston) متولد سال ۱۹۴۴، نویسنده آمریکایی می باشد.
آخرین دیدگاهها
یک_فنجان_تفکر
چرا ایران، ژاپن نشد؟
زمانی یکی از مسوولان ارشد کشور گفته بود که ما باید ژاپن اسلامی شویم! ظاهرا این فانتزی، فقط خواسته دوران ما نیست. بیش از صد سال است که ما ایرانیها خود را با ژاپن مقایسه میکنیم، حدود ۱۱۰ سال پیش، ناصرالملک، که در دوران قاجار چند سالی هم نایبالسلطنه بود، جایی گفته: راه سعادت ملت این است که ما هم همان راهی را برویم که امپراتور ژاپن رفت و امروز برای سرمشق مللِ غافل و خوابآلوده هیچ نمونه ای بهتر از ژاپن نیست. اما چه شد که ژاپن، ژاپن شد و ایران، ایران ماند!؟
باید اعتراف کرد که نمی شود، به این مساله به سادگی پاسخ داد. یکی از روش ها توجه به تفاوت هاست. تفاوت های رفتاری، تفاوت های جغرافیایی و یا تفاوت های نهادی. در این فرصت کوتاه فقط به سه تفاوت اشاره می کنم و شما را به تامل فرامی خوانم.
۱. ژاپنی ها خیلی شیک و مجلسی حاضرخوابند!
معروف است که ژاپنیها اصلاً نمیخوابند. خودشان هم خیلی به این مساله اعتقاد دارند. ولی اگر چندوقتی را در ژاپن بگذرانید، مداوماً با آدمهایی روبهرو میشوید که در ایستگاه مترو، روی نیمکتهای خیابان و ... خیلی شیک و مجلسی خوابیدهاند. یکی از اساتید مطالعات ژاپن می گوید: ژاپنی ها حاضرخوابی می کنند! (خواب در حضور دیگران).
ژاپنی ها بعد از جنگ، روزانه بیش از چهارده ساعت کار می کردند، تا کشورشان را از نو بسارند. متوسط ساعات کار ژاپنی ها در سال ۱۹۸۳ از تمامى کشورها بیشتر گزارش شده است؛ یعنى ۲۱۵۲ ساعت که نسبت به کشور بعدى؛ یعنى آمریکا، ۲۵۴ ساعت بیشتر است. از خودمان صادقانه بپرسیم ما در روز چند ساعت کار مفید می کنیم؟
۲. ژاپنی ها از اویاتوئی گائیکوکوجین استفاده کردند!!
یکی از اقدامات فوق العاده ژاپنی ها، استفاده از مشاوران بین المللی بود. آمار این مشاوران حیرتانگیز است: بین ۱۸۶۸ تا ۱۸۸۹ ، ۲۶۹۰ مشاور بین المللی (یا به قول ژاپنیها اویاتوئی گائیکوکوجین) در همۀ زمینهها از هنر و موسیقی گرفته تا امور نظامی و اقتصادی از کشورهای مختلف دنیا دعوت شدند: ۱۱۲۷ بریتانیایی، ۴۱۴ آمریکایی، ۳۳۳ فرانسوی، ۲۵۰ چینی، ۲۱۵ آلمانی و ۹۹ هلندی. ایده مدیریت کیفیت جامع متعلق به یک آمریکایی بود اما در ژاپن به ثمر نشست و خود را در کیفیت بی نظیر سونی و تویوتا نشان داد.
هنوز که هنوز است، بهره کشی (عمدا کلمه بهره کشی را استفاده کرده ام) ژاپن از خارجی ها ادامه دارد، نه تنها در کسوت مشاور که بسیاری از مدیران ارشد شرکت های معروف ژاپنی، خارجی بودند و یا هستند: یک فرانسوی، رییس نیسان است، مزدا از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۳ مدیران عامل غیر ژاپنی داشته است. آلبرت کریچمن مدیر عامل گروه میتسوبیشی فوسو است و ....
برای اینکه اهمیت این نکته را بیشتر درک کنیم باید توجه کنیم که ژاپن در همه این صنایع، در جهان پیش رو است مانند اینکه ما برویم برای صنعت فرش از چین، برای کشت و فرآوری زعفران از اسپانیا و برای تولید پسته از کانادا مدیر بیاوریم!
۳. ژاپنی ها تفاوت هشت و هشت یک دقیقه را می فهمند!
در این کشور هیچ بهانه ای برای تاخیر پذیرفته نیست. نه تنها انسان ها که تمام سسیستم ها نیز به وقت حساسند. مثلا قطارهای متروی توکیو در روزهای عادی هر دو دقیقه یک بار راه می افتند. نکته جالب اینجاست که اگر هر روز در ساعت خاصی سوار مترو شوید، مسافران تقریبا همان ها هستند که هر روز می بینید!
جالب اینجاست بدانید متروی ژاپن در صورت تاخیر برگه ای به مسافران میدهد تا رییس شان بداند که عذرشان موجه است. در این کاغذ، نام قطار و مدت زمان تأخیر به دقت نوشته شده. مقایسه کنید با قرارهای کاری ما؛ ساعت ۳ قرار می گذاریم، ۳:۱۵ اعضا حاضر می شوند. تا ۳:۲۵ راجع به حواشی صحبت می کنیم. ۳:۳۰ دنبال دستور کار می گردیم، ۳:۴۰ یک نفر به خاطر جواب دادن به تلفن همراه جلسه را ترک می کند و ۳:۴۵ جلسه را ادامه می دهیم و جلسه با ۴۰ دقیقه تاخیر به پایان می رسد و کار بعدی ما ۴۵ دقیقه دیرتر آغاز می شود.
تجویز راهبردی:
ایران قرار نیست ژاپن شود، هر کشوری مختصات یگانه خود را دارد، تاریخ، جغرافیا، باورها و ارزش ها و عادت ها. بنابراین کپی برداری یک اشتباه استراتژیک است، اما الهام گرفتن و یادگیری فعالانه توصیه شدنی است. اشتباه بزرگی است که بخواهیم همان راهی را برویم که ژاپن رفت، اما می توانیم به تفاوت ها بنگریم و بیاموزیم برای توسعه نیازمند آنیم که تفاوت هشت و هشت یک دقیقه را بفهمیم، ضمن استفاده از تمام پتانسیل های داخلی، هیچ ابایی برای بکارگیری زبده ترین مدیران و مشاوران بین المللی نداشته باشیم و کار کنیم؛ منضبط، خستگی ناپذیر و با وجدان. اولی و سومی را باید از دبستان آغاز کرد و دومی را مدیران شجاع و چارچوب شکن باید ترویج کنند.
مجتبی لشکربلوکی