محمد فرزان
(1273 - 1349 هـ.خ)
استاد دانشگاه و نقاد ادبی
مشخصات:
نام واقعی:
سید محمد فرزان
تاریخ تولد:
1273/00/00 خورشیدی
تاریخ درگذشت:
1349/00/00 خورشیدی (76 سالگی)
محل تولد:
بیرجند
جنسیت:
مرد
ژانر:
ادبیات، قرآن پژوهی
زندگینامه
در سال ۱۲۹۷ امیر شوکتالملک، امیر قائنات و سیستان و بلوچستان، فرزان را مأمور کرد تا مدارس جدیدی به سبک شوکتیه در زابل و زاهدان تأسیس کند. فرزان در میان مردمان آن دیار به محبوبیتی دست یافت چندانکه در سال ۱۳۰۷ تا یک قدمی نمایندگی مردم زابل در مجلس شورای ملی رفت اما درست سر بزنگاه با تلاش شماری از عالمان و سرداران متعصب، از زابل به مشهد تبعید شد. در سال ۱۳۰۹ از سوی وزارت معارف و اوقاف به ریاست ادارهٔ معارف بنادر جنوب منصوب شد و مأمور شد مدارس جدیدی در آن دیار تأسیس کند. در حین همین مأموریت بود که به بیماری مالاریا مبتلا شد و تا آخر عمر از آن رنج کشید. او در سال ۱۳۱۴ به ریاست فرهنگ شاهرود و یک سال بعد به معاونت فرهنگ بیرجند و سیستان و بلوچستان برگزیده شد. در سال ۱۳۱۷ به تدریس در دبیرستانهای مشهد مشغول شد و از سال ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۱ در سمت ریاست فرهنگ بیرجند خدمت کرد و تقریباً ۳۰ دبستان را در نقاط مختلف قائنات بنیان گذاشت. در همین زمان بود که وزارت فرهنگ طی بخشنامهای از همهٔ آموزگاران خواست تا نظرهایشان دربارهٔ کتب درسی را بنویسند و حسن تقیزاده که مأمور بررسی آن نظریات بود کلیهٔ پیشنهادهای فرزان را مفید و ضروری دانست به گونهای که گفت: «همانطور که کریستف کلمب کاشف آمریکاست، من هم کاشف جهان علم و ادب سید محمد فرزان هستم». فرزان در سال ۱۳۳۱ به دعوت دانشگاه تهران به تدریس در دانشکدهٔ الهیات و سپس ادبیات مشغول شد. فرزان بهترین دوران زندگی خود را زمانی میداند که همراه محمد محیط طباطبایی و مجتبی مینوی، مأمور تهیهٔ کتب درسی به صورت موقت شده بودند.او تصدیق و دیپلم دانشگاهی نگرفت و دانش او خودساخته بود. مجتبی مینوی فرزان را در زمرهٔ کسانی میبیند که «دانش را برای دانش، و فرهنگ را برای فرهنگ میخواستند نه از برای گرفتن تصدیق و رسیدن به مرتبه و مواجب». فرزان به زبان و ادبیات عربی و تاریخ اسلام کاملاً مسلط بود و در تفسیر و فقه و حدیث و حکمت تبحر و احاطه داشت. زبان و ادبیات فرانسه را خوب میدانست و با زبان و ادبیات انگلیسی آشنا بود. از همین رو بود که به دعوت دانشگاه تهران در دانشکدهٔ معقول و منقول و دانشکدهٔ ادبیات به تدریس پرداخت و علیالظاهر به مرتبهٔ استادی دست یافت.
به نوشتهٔ مجتبی مینوی «بیپروایی مرحوم فرزان در بیان آنچه در چشم و ذهن او صحیح میآمد، و در نوشتن نقد سخت بر آنچه آن را نادرست و غلط میشمرد» باعث شد از همان اوان زندگی با دشمنان سرسختی مواجه شود که بر سر راه او مدام سنگ میانداختند.
احمد ادارهچی گیلانی مجموعه مقالات فرزان را تحت عنوان «مقالات فرزان» گردآوری و منتشر کردهاست. فرزان خود کتاب یا اثری تألیف نکرد. به گفتهٔ مینوی «کثرت وسواس او در صحیح بودن نوشتهها مانع از این شدهاست که تألیف و تصنیفی بکند» ولی فراوان مورد استشارهٔ بسیاری از مؤلفان و مصححان قرار میگرفت که برخی دین خود را بدو اذعان کرده و برخی فرصت را غنیمت شمرده و فضل و علم او را به خود منتسب کردهاند.
حبیب یغمایی به مناسبت ۷۰ سالگی فرزان قصیدهای سرودهاست که یکی از ابیات آن چنین است:
به دین و دانش سید محمد فرزان درین زمان نتوان یافت نیکمردی راد
بیشتر
آخرین دیدگاهها