ادوارد ژوزف
(1282 - 1372 هـ.خ)
«مولوی»شناس ، مولف، مترجم، موسیقیدان و بانکدار
مشخصات:
نام واقعی:
ادوارد ژوزف (به ارمنی: Էդուարդ Հովսեփ)
تاریخ تولد:
1282/00/00 خورشیدی
تاریخ درگذشت:
1372/10/00 خورشیدی (90 سالگی)
محل تولد:
کرمانشاه
جنسیت:
مرد
ژانر:
ادبیات و موسیقی
زندگینامه
پدرش ارمنی و مادرش آشوری بود. ادوارد تحصیلات خود را در مدرسه «آلیانس» کرمانشاه به پایان رساند و در آنجا با زبان فرانسوی و انگلیسی و نیز فلسفه عمومی و ادبیات فارسی آشنا شد.او در سال ۱۳۰۴ به موسیقی روی آورد و در زمره شاگردان سرهنگ «رکنالدین مختاری» که ریاست شهربانی غرب را برعهده داشت، درآمد. ادوارد وقتی در سال ۱۳۰۸ به تهران آمد، نزد استاد «ابوالحسن صبا» رفت و مدتها با او در شیوههای علمی ویولن و پیانو کار کرد. او بعدها «انجمن فلارمونیک تهران» را برای رونق موسیقی کلاسیک غربی در ایران تاسیس کرد. ژوزف که پس از پایان تحصیلات، کار اداری خود را با «بانک عثمانی» آغاز کرده بود، پس از تاسیس «بانک ملی ایران» در سال ۱۳۰۷ خورشیدی، فعالیت خود را در این بانک ادامه داد و پس از آن مدتی در وزارت دارایی مشغول به کار شد. او سپس به سمت ریاست حسابداری «بانک کشاورزی» منصوب شد. سرانجام در سال ۱۳۳۱ که بانکداری در ایران به سرعت رو به ترقی بود، ریاست هیات مدیره و مدیرعاملی «بانک صادرات و معادن» را برعهده گرفت. ادوارد ژوزف در تاسیس سایر بانکها نیز مشارکت داشت و زمانی نیز به ریاست «بیمه ملی ایران» منصوب شد. شغل اصلی او، بازرگانی و تجارت بود. در امور بازرگانی آنچنان شهرت پیدا کرد که غالب موسسات تجارتی در کارهای خود با او مشورت میکردند. ادوارد ژوزف زبانهای فرانسه، انگلیسی، آلمانی، ایتالیایی، عربی، عبری و ارمنی را به خوبی صحبت میکرد و مینوشت. به همین دلیل، دست به کار ترجمه هم زد. او از بنیانگذاران بنگاه ترجمه و نشر کتاب در تهران بود و آثاری که ترجمه کرد، بارها تجدید چاپ شدند. دو کتاب «انوره دو بالزاک» که ادوارد ژوف ترجمه کرد، از مهمترین آثار ترجمه او هستند؛ اولی «باباگوریو» و دومی «زن سی ساله» بود. ژوزف در جوانی به مثنوی علاقهمند شد و سالهای بسیاری را به پژوهش پیرامون مولوی و «مثنوی معنوی» او پرداخت. حاصل پژوهشهایش، شرحی است که در شش دفتر بر داستانهای مثنوی نوشته است. ژوزف در لسآنجلس به پژوهش بر روی اشعار «پروین اعتصامی» مشغول شد و کتابی با عنوان پروین اعتصامی و اندیشههایش به رشته تحریر درآورد. از هنرهای دیگر او، خوشنویسی بود. مدتی این هنر را نزد اساتید فرا گرفت و در شناخت خط استادان پیشین مهارت داشت. در شناخت هنرهای تجسمی، نظر به «صائب» داشت و در ارزیابی سکههای باستانی، تمبر و مهر اسم، استادی کمنظیر بود.
بیشتر
آخرین دیدگاهها