رسته‌ها

مهناز سیدجواد جواهری

مشخصات:
نام واقعی:
تاریخ تولد:
تاریخ درگذشت:
محل تولد:‌
جنسیت:‌
ژانر:‌
زندگی‌نامه
ویرایش

کتاب‌های مهناز سیدجواد جواهری
(1 عنوان)

آخرین دیدگاه‌ها

تعداد دیدگاه‌ها:
1

‍ ‍ ‍ ‍  قمرالملوک وزیری؛ اولین بانوی موسیقی ایران


قمر در سال ۱۲۸۴، چند سالی پیش از جنبش مشروطیت در خانواده ای مذهبی زاده شد. هنگام تولد او پدر نداشت و ۱۸ ماهه بود که مادرش نیز به مرض حسبه درگذشت، و از این زمان تحت سرپرستی مادربزرگش #ملاخیرالنساء که روضه خوان زنانه حرم ناصرالدین شاه قاجار بود، قرار گرفت. او قمر را با خود به مجالس روضه یا مولوی خوانی زنانه می برد، و او کم کم نغمه و روضه هایی را که مادربزرگ میخواند، یاد گرفته، و هنگام تنهایی آنها را تقلید میکرد. او در جایی گفته بود:


" من مدیون تربیت اولیه خود هستم، چرا که همان پامنبری کردن ها به من جرات خوانندگی داد ".


قمر زمانی متوجه شد که آواز خواندن، صدایش را وحشی و بی بند و بار ساخته است. از این رو از مادربزرگش خواست، نوازنده ای به خانه بیاورد که به او تعلیم آواز دهد. خیرالنساء موافقت کرد و پیرمردی را بدین منظور به خانه دعوت کرد، اما چند ماه نگذشته بود که پیرمرد از دنیا رفت. او برای ادامه تعلیم نزد #مرتضی_نی_داوود (نوازنده تار) رفت و از تعلیم او استفاده کرد.


قمر درباره نخستین کنسرت خود میگوید:


" یکی از خاطره انگیزترین حوادث زندگی من، آن شب بود. جمعیتی در راه ایستاده بودند، برخی قیافه های عصبانی و ناراحت را دیدم... با آنکه تعدادی ماموران انتظامی هم مراقب اوضاع بودند، با احتیاط از میان آنها گذشتم و به گراند هتل وارد شدم و روی صحنه وارد شدم... پس از پایان کنسرت ترس مرموزی بر من مستولی شد. حدود چند هزار نفر در خیابان لاله زار جمع شده بودند. در بازگشت بیم آن داشتم که عده ای قصد جان مرا داشته باشند. چون اخباری از این قبیل به من رسیده بود و بیشتر مرا به توهم می انداخت... "


قمر خود مینویسد: " چند سالی در قزوین بودم و در خلال این مدت، آوازخوان معروفی شده بودم. مخالفتهای شوهر و گرفتاری های محیط خرافاتی، هیچ کدام نمیتوانست سد راه مقصود من شود... روزی در بین مراسلاتی که از تهران برایم رسیده بود، چشمم به نامه مرتضی خان نی داوود افتاد. نامه را باز کردم. نوشته بود چند روز دیگر به قزوین می آید تا به اتفاق به همدان عزیمت کنیم و در آنجا در کنسرتی شرکت کنیم ".


- و در همین سفر بود که با #عارف، شاعر و تصنیف سرای نامی ملاقات کرده و به او ارادت پیدا میکند.


همچنین قمر از نخستین هنرمندانی است که برای بزرگداشت و به نفع یک هنرمند از کار افتاده کنسرت داد. وی در سال ۱۳۰۶ خورشیدی، به همراه #شکرالله_قهرمانی (نوازنده قدیمی) کنسرتی ترتیب داد که تمام بلیت ها پیش فروش شد؛ و یا در شهریور ۱۳۰۹ در مشهد با سنتور #حبیب_سماعی، نوازنده توانا، کنسرتی برای آرامگاه فردوسی داد، که عواید آنرا برای امور خیریه و بنای آرامگاه بخشید....


او از سال ۱۳۱۹ و از اوایل تاسیس رادیو، همکاری خود را با این مرکز به همراه تار مرتضی نی داوود، سنتور حبیب سماعی و ویولن ابوالحسن صبا آغاز کرد. همچنین از اولین کسانی است که در ایران صفحاتی با آواز و تصنیفهایی از عارف، عشقی، ملک الشعرای بهار... ضبط کرده است. اولین صفحه ای که از او ضبط شد، مارش جمهوری در دستگاه ماهور از عارف قزوینی بود، که بلافاصله به دستور سلطنت، جمع آوری و نابود شد...؛ قمر مظهر صفات پسندیده ای چون ایثار، فروتنی، شجاعت و... چنان که درخور یک هنرمند است، بود.


سرانجام در یکی از شب های مردادماه ۱۳۳۸ شمسی، قمرالملوک وزیری زندگی را بدرود گفت. او که روزگاری سکه های زر نثارش میکردند، تنها، بی کس و در تنگدستی از دنیا رفت. متاسفانه هیج کدام از متولیان مساجد، به جرم اینکه قمرالملوک وزیری زن هنرمندی بوده است، او را به مساجد خود راه ندادند و مانند یک فرد ناشناس در قبرستان ظهیرالدوله دفن شد.


وی چندین فرزندخوانده داشت (حدود ۱۲ نفر)، که با شایستگی آنها را بزرگ کرد و آنها را تحویل اجتماع داد. #زبیده_جهانگیری، که حکم دخترخوانده قمر را داشت در کتاب "قمری که خورشید شد"، مینویسد، با وجود آنکه در خانه او به روی هنرمندان باز بود، وقتی که درگذشت، در خاکسپاری او عده چندانی شرکت نکردند. زبیده جهانگیری در کتاب یاد شده مینویسد:


" به هفتاد درصد آنها، از استادان، نوازندگان معروف و خوانندگان زنگ زدم. جوابها عجیب بود: حضرات یا نبودند، یا در سفر بودند، یا بیمار..… گریه ام گرفته بود. در این میان دو نفر استثنا بودند: علی تجویدی و عمو جان حسین تهرانی... همانها و عده ای از کسبه تهران زیر تابوت او را گرفتند "



منابع:


۱. آوای مهربانی: یادواره قمرالملوک وزیری، زهره خالقی

۲. تاریخ تحول ضبط موسیقی درایران، ساسان سپنتا

۳. فرهنگ موسیقی ایرانی، بهروز وجدانی

۴. قمری که خورشید شد (زندگینامه قمرالملوک وزیری)، زبیده جهانگیری



عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک