اسماعیل دولتشاهی
(1306 - 1382 هـ.خ)
نویسنده، مترجم و روزنامهنگار
مشخصات:
نام واقعی:
تاریخ تولد:
1306/00/00 خورشیدی
تاریخ درگذشت:
1382/00/00 خورشیدی (76 سالگی)
محل تولد:
کرمانشاه
جنسیت:
مرد
ژانر:
زندگینامه
وی استاد و مدّرس تاریخ عمومی جهان و تاریخ تمدّن در دانشسرایعالی تهران (دانشگاه خوارزمی امروزی) بود.
به وی بخاطر نقش مهم و محوری که در تألیف کتابهای درسی تاریخ ایفا نمودهاست، لقب آموزگار آموزگاران کشور، طیّ دو نسل در تاریخ عمومی داده شدهاست. از به یادماندنیترین آثار او، ترجمه برخی مجلدات اثر عظیم و بی بدیل ویل دورانت، با عنوان تاریخ تمدن میباشد که ترجمه تمام آن، توسط جمعی از مترجمین کهنه کار و زبردست ایرانی صورت گرفتهاست. وی بر حسب تفنن شعر هم میسرود. ناصر افشارفر که از دانشجویان به استادی رسیدهٔ دکتر دولتشاهی است، در مورد وی مینویسد:
او آموزگاری صبور و دلسوز برای همه آموزگاران که سرنوشت علمی دانشآموزان ایران را به عهده داشتند، بود. نه این ادعای راقم سطور باشد، بل نظر همه کسانی است که معاشر، همدم و فخر شاگردی وی را داشتهاند. دکتر اسماعیل دولتشاهی محجوب و بی ادعا بود. کمتر در مورد مسائل تاریخی یا زندگی روزمره حکمی صادر میکرد. او همیشه نظریات موافق و مخالف را در کنار هم میگذاشت و دوست داشت که دانشجویانش خود قضاوت کنند نه آنکه او حکمی صادر و دیگران را موظف به اجرایش نماید. در طی سالهای متمادی که شاگردش بودم، هرگز او را مبلّغ نظر یا اندیشهای خاص ندیدم مگر مطرح کردن آن اندیشه. قضاوت نهائی در مورد هر نظریه با خود دانشجو بود.
دکتر دولتشاهی فقط معلم دبیران کشور نبود، بلکه به واقع آموزگار همه آموزگاران کشور طی دو نسل بهشمار میرفت. زیرا در زمان تصدی دکتر عبدالحسین نوائی در سازمان چاپ کتب درسی تاریخ و گروه تاریخ این سازمان از دکتر دولتشاهی و مرحوم دکتر محمدجواد مشکور جهت تنظیم و تدوین و نگارش کتاب تاریخ برای دانشسراهای کشور اعم از مقدماتی و راهنمائی دعوت به عمل آمد. در تمام این کتب دکتر دولتشاهی نگارش بخش تاریخ جهان و دکتر محمدجواد مشکور قسمت تاریخ ایران را به عهده گرفتند.
دکتر دولتشاهی علاوه بر مورّخی دقیق و محقّقی جستجوگر، مترجمی صادق و ادب دوست بود. معاشر نویسندگان و دوستدار آثار ایشان بود و او انسانی قانع و منیع الطبع بود. وقتی برای چندمین بار کتاب انقراض سلسله صفویه دکتر لاکهارت چاپ میشد او که مترجمش بهشمار میآمد اطلاعی نداشت و ناشر حتّی چند نسخهای هم به رسم هدیه برای وی بود. خودش میگفت: پیگیری این قضایا نیاز بنیه جسمانی دارد. در عین حال خوشحالم که این کتاب مجدداً چاپ شدهاست. در میان کتابهای ترجمه ایشان با آثاری چون طوفان شکسپیر روبرو میشویم. او شعر میگفت و اشعارش را در آخرین روزهای عمر جمعآوری میکرد.
بیشتر
آخرین دیدگاهها