گفت و شنود
نویسنده:
محمد علی سجادی
امتیاز دهید
کتاب حاضر نتیجه نشست آقایان بزرگ علوی، محمود دولتآبادی، باقرمومنی، محسن یلفانی و ابراهیم رهبر میباشد که در سال ۵۸ با محوریت بزرگ علوی و ادبیات معاصر صورت گرفته است.
در مقدمه کتاب می خوانیم که یکی از اتفاقات مهم در سال ۵۸ به مناسبت ورود بزرگ علوی رخ داد و بختی شد تا در کنار او و دیگر اساتید اهل قلم کسب فیض کنم. کسانی که هریک در عرصه ادبیات معاصرمان نام و نشانی دارند. این نشست با حضور آقایان بزرگ علوی، محمود دولت آبادی، باقر مومنی، محسن یلفانی و ابراهیم رهبر صورت کرفت.
از متن کتاب:
محمود دولتآبادی (خطاب به بزرگ علوی):
تفاوت عظیمی بین روابط هنری در خطّ اصلیش بین هنرمندان دوره شما –مثلاً سالهای ۳۰ و ۳۲– و الان وجود دارد. آن تفاوت این است که حتّی اجتماعیترین هنرمندان ما کارشان را تنها انجام میدهند. شما قبلاً در حرفهایتان گفتید که ما جمع میشدیم و از روابط خودتان با هدایت صحبت کردید. امّا در اینجا، همه و ما و مثلاً احمد محمود که یکی از برجستهترین هنرمندان و نویسندگان سالهای بعد از ۳۲ است، تا امروز بهتنهایی کار کرده است؛ دقیقاً بهتنهایی. منظورم این است که خفقانی را که مومنی بدان اشاره کرد، در اینجا بسیار ملموس است. فکر نمیکنم که «همسایهها» را قبل از انتشارس غیر از آقای [ابراهیم] یونسی کس دیگری خوانده باشد. این خفقان مانع از بوجودآمدن ارتباط سالم بین نویسندگان شده؛ مثلاً من دلم میخواسته که با دل سیر احمد محمود را ببینم، ولی تا حالا نتوانستهایم حتّی نیمساعت باهم حرف بزنیم. اینهاست اثرات عجیب و غمانگیز و وحشتناک خفقان. ولی وقتیکه میگویند بزرگ علوی، خواهینخواهی صادق هدایت و [مسعود] فرزاد و بقیه، یعنی اجتماع هنرمندان در یک عصر به ذهن میآیند. درحالیکه الان اگر بگویند احمد محمود، یک نفر را میبینید که در گوشهای ایستاده و کاری انجام میدهد. این جنبه روانی فشار شرایط است...
بیشتر
در مقدمه کتاب می خوانیم که یکی از اتفاقات مهم در سال ۵۸ به مناسبت ورود بزرگ علوی رخ داد و بختی شد تا در کنار او و دیگر اساتید اهل قلم کسب فیض کنم. کسانی که هریک در عرصه ادبیات معاصرمان نام و نشانی دارند. این نشست با حضور آقایان بزرگ علوی، محمود دولت آبادی، باقر مومنی، محسن یلفانی و ابراهیم رهبر صورت کرفت.
از متن کتاب:
محمود دولتآبادی (خطاب به بزرگ علوی):
تفاوت عظیمی بین روابط هنری در خطّ اصلیش بین هنرمندان دوره شما –مثلاً سالهای ۳۰ و ۳۲– و الان وجود دارد. آن تفاوت این است که حتّی اجتماعیترین هنرمندان ما کارشان را تنها انجام میدهند. شما قبلاً در حرفهایتان گفتید که ما جمع میشدیم و از روابط خودتان با هدایت صحبت کردید. امّا در اینجا، همه و ما و مثلاً احمد محمود که یکی از برجستهترین هنرمندان و نویسندگان سالهای بعد از ۳۲ است، تا امروز بهتنهایی کار کرده است؛ دقیقاً بهتنهایی. منظورم این است که خفقانی را که مومنی بدان اشاره کرد، در اینجا بسیار ملموس است. فکر نمیکنم که «همسایهها» را قبل از انتشارس غیر از آقای [ابراهیم] یونسی کس دیگری خوانده باشد. این خفقان مانع از بوجودآمدن ارتباط سالم بین نویسندگان شده؛ مثلاً من دلم میخواسته که با دل سیر احمد محمود را ببینم، ولی تا حالا نتوانستهایم حتّی نیمساعت باهم حرف بزنیم. اینهاست اثرات عجیب و غمانگیز و وحشتناک خفقان. ولی وقتیکه میگویند بزرگ علوی، خواهینخواهی صادق هدایت و [مسعود] فرزاد و بقیه، یعنی اجتماع هنرمندان در یک عصر به ذهن میآیند. درحالیکه الان اگر بگویند احمد محمود، یک نفر را میبینید که در گوشهای ایستاده و کاری انجام میدهد. این جنبه روانی فشار شرایط است...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی گفت و شنود