انسان و زمان آگاهی مدرن
نویسنده:
ژیل دلوز
مترجم:
اصغر واعظی
امتیاز دهید
ژیل دلوز کتاب خود درباره کانت را در سال 1963 منتشر کرد.
از ویژگیهای برجسته این کتاب مقدمه تحسین برانگیزش است که در آن کل فلسفه کانت را در چهار قاعده شاعرانه خلاصه کرده است:
«زمان از لولا دررفته است. «زمان از لولا در رفته است»، «من دیگری است»، «خیر آن چیزی است که قانون میگوید» و «کاربرد نامنظم و آزاد همه قو » دلوز 15 سال بعد، یعنی در سال 1978، با ارائه چهار درس گفتار در دانشگاه ونستن بار دیگر به کانت بازمیگردد و این بار با هدف تشریح قواعدی که در مقدمه کتاب خود اشارهای گذرا به آنها داشته بود. در این درس گفتارها به وضوح میتوان اهمیت زمان در فلسفه کانت، جدا شدن من محض از من تجربی توسط خط زمان، تفاوت میان نظم مفهویمی و نظم شهودی یا نظم مکانی-زمانی، و فعال و خود آیین بودن قوه شناخت را مشاهده کرد، مسائلی که دلوز نیز برای آنها اهمیت ویژهای قئل است و بر این اساس میتوان دلوز به اصطلاح پست مدرن را فیلسوفی پساکانتی نیز نامید.
بیشتر
از ویژگیهای برجسته این کتاب مقدمه تحسین برانگیزش است که در آن کل فلسفه کانت را در چهار قاعده شاعرانه خلاصه کرده است:
«زمان از لولا دررفته است. «زمان از لولا در رفته است»، «من دیگری است»، «خیر آن چیزی است که قانون میگوید» و «کاربرد نامنظم و آزاد همه قو » دلوز 15 سال بعد، یعنی در سال 1978، با ارائه چهار درس گفتار در دانشگاه ونستن بار دیگر به کانت بازمیگردد و این بار با هدف تشریح قواعدی که در مقدمه کتاب خود اشارهای گذرا به آنها داشته بود. در این درس گفتارها به وضوح میتوان اهمیت زمان در فلسفه کانت، جدا شدن من محض از من تجربی توسط خط زمان، تفاوت میان نظم مفهویمی و نظم شهودی یا نظم مکانی-زمانی، و فعال و خود آیین بودن قوه شناخت را مشاهده کرد، مسائلی که دلوز نیز برای آنها اهمیت ویژهای قئل است و بر این اساس میتوان دلوز به اصطلاح پست مدرن را فیلسوفی پساکانتی نیز نامید.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی انسان و زمان آگاهی مدرن