مدیریت استراتژیک به زبان ساده
نویسنده:
ملیکا ملک آرا
امتیاز دهید
آنتروپی در لغت به منای میل به فنا، نیستی و فروپاشی است. در یک سیستم بسته، چون انرژی و داده های جدید از محیط خود دریافت نمی کند، کم کم به زوال می گراید. ولی سازمان یک سیستم باز است که آنتروپی منفی (عدم میل به فنا) و در واقع میل به بقا و استمرار دارد. بنابراین می تواند ساختار خود را تجدید قوا کرده و رشد کند. زیرا توانایی ورود انرژی را بیش از آنچه که صرف تولید ستاده هایش می کند، داراست. البته این توانایی را باید در سازمان ایجاد کرد و به خودی خود وجود ندارد. چرا که هر سیستم از جمله سازمان در جریان عملکرد خود و بدون اراده، گرایش به فنا دارد "آنتروپی در سازمان" و این ما هستیم که برای جلوگیری از ناپایداری سیستم با آنتروپی مثبت مقابله می کنیم. نحوه برخورد با این پدیده، وارد کردن آنتروپی منفی حداقل به اندازه آنتروپی مثبت به سیستم است. برنامه های بهبود سازمانی در واقع آنتروپی منفی و حیات بخش برای یک سازمان است...
آپلود شده توسط: ساری گلین
۱۳۹۸/۰۸/۰۱
دیدگاههای کتاب الکترونیکی مدیریت استراتژیک به زبان ساده
علی خسروشاهی مدیر و کارخانهدار سابق کارخانهجات مینو در کتاب خاطراتش آورده است:
درسی آموزنده در مورد روش های مدیریت از یک کارگر ساده
یک کارخانه شکلاتسازی سوئیسی گاهی به دلیل ایراد دستگاههایش در خط تولید بستهبندی خالی رد میکرد، بدون اینکه در داخل بسته شکلاتی بگذارد و همین بستههای خالی احتمالی باعث نارضایتی مشتریان میشد.
مسئولان این کارخانه سوئدی، پس از تحقیق بسیار و صرف حدودا یک و نیم میلیون دلار هزینه به این نتیجه رسیدند که سر راه دستگاه نوعی وسیله لیزری بگذارند تا بستهبندیهای خالی را به طور اتوماتیک شناسایی و جدا کند.
با شنیدن این خبر نگران شدم. چون دستگاه های ما نیز مشابه دستگاه های همان کارخانه شکلاتسازی سوئیسی بود، دستور تحقیق دادم و بعد از یک هفته سرپرست ماشینها گفت: "بله درست است در دستگاههای ما هم چنین ایرادی دیده شده است و حتی ممکن است چنین محصولاتی به بازار راه پیدا کرده باشند."
نگرانیام زیادتر شد و تصمیم گرفتم در جلسه هیئتمدیره روی موضوع بحث کنیم. میخواستم نظر هیئتمدیره را در مورد یک و نیم میلیون دلار خرج احتمالی اخذ کنم.
فردای آن روز با اعضای هیئتمدیره برای بازدید از ماشین به کارگاه تولید رفتیم و دیدیم یک پنکه روی صندلی جلو لیزر ماشین قرار دارد. از کارگر ساده بالا سر ماشین پرسیدم: "دلیل این پنکه چیست؟!"
گفت: "ماشین گاهی بسته خالی میزند، من هم این پنکه را که در انبار بود آوردم گذاشتم سر راه دستگاه که بستههای خالی از شکلات را با باد پرت کند بیرون."
نگاهی به هیئتمدیره کردم، تمامشان رنگشان پریده بود. به کارگر خلاق که ما را از شر یک و نیم میلیون دلار خرج اضافی رهانیده بود یک تشویقنامه به اضافه یک ماه حقوق و یک خانه در کرج هدیه دادم.
نتیجهگیری راهبردی:
بسیاری از اوقات، داشتن دانش زیاد، منجر به پیچیده کردن مسائل میگردد، در صورتی که در روش های مدیریت حرفه ای گاه به آسانی و با یک راه حل ساده ولی خلاقانه، میتوان مشکلات را از سر راه برداشت.