من متولدحضور توام
نویسنده:
نرگس شریفاتی
امتیاز دهید
این کتاب حاوی مجموعه اشعار ونامه های پست نشده به تمنایش می باشد که هر واژه اش در عمق وجانتان نفوذ می کند
مرا می شناسی؟
من همانم که گرمای سرانگشتانش...
زمستان درونت را، به نوازش نگاهت می سپرد.
همان که دانه¬های التماست را به سجاده ی بیقرار دلش گره می زد
و معجزه ای از جنس آغوش به دخیل نگاهت می بست.
دلت بیمار تپیدن های قلبش بود و یک نفس حتی خیال هرگز نبودنش، ثبت قلبی علی احساس تو را
به زلزله ی آشوب درونت می کشاند.
همان که خوشی ات، آرامشی از جنس خنده هایش بود...
من همانم که طعم می گرفت با شیرینی نگاهش،
چای قند پهلوی دلت...
و زندگی می چسبید به کام روزگارت...
بماند به خیر شدن احوال عمرت را...
چه شده است اکنون تو را؟؟
که کوک نمی شوم دیگر به ساز دلت...
عطر نگاهم، زنانه بوی دلبری نمی دهد
بیشتر
مرا می شناسی؟
من همانم که گرمای سرانگشتانش...
زمستان درونت را، به نوازش نگاهت می سپرد.
همان که دانه¬های التماست را به سجاده ی بیقرار دلش گره می زد
و معجزه ای از جنس آغوش به دخیل نگاهت می بست.
دلت بیمار تپیدن های قلبش بود و یک نفس حتی خیال هرگز نبودنش، ثبت قلبی علی احساس تو را
به زلزله ی آشوب درونت می کشاند.
همان که خوشی ات، آرامشی از جنس خنده هایش بود...
من همانم که طعم می گرفت با شیرینی نگاهش،
چای قند پهلوی دلت...
و زندگی می چسبید به کام روزگارت...
بماند به خیر شدن احوال عمرت را...
چه شده است اکنون تو را؟؟
که کوک نمی شوم دیگر به ساز دلت...
عطر نگاهم، زنانه بوی دلبری نمی دهد
تگ:
تمنا
دیدگاههای کتاب الکترونیکی من متولدحضور توام