کتاب در ساحل رودخانه پیدرا نشستم و گریه کردم

با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.

تغییر تصویر

امتیاز دهید

5 / 4.4

با 360 رای

نویسنده:

پائولو کوئیلو

مترجم:

دل آرا قهرمان

امتیاز دهید

5 / 4.4

با 360 رای

✔️ داستان درباره دختری است که بعد از سال ها معشوقه دوران کودکی خود را پیدا می کند اما او دچار تغییرات زیادی شده و خود را درگیر جلسات و مراسمی در مورد مادر طبیعت و مذهب کرده است ....

بیشتر

ذخیره

اطلاعات نسخه الکترونیکی

گزارش تخلف

آپلود شده توسط:

کوهالن

1389/02/01

کتاب‌های مرتبط

در خودت زنده شو: چهل قدم تا معنای زندگی

4.8 امتیاز

از 8 رای

معجزه وصال

3.3 امتیاز

از 3 رای

مردیکه دو چهره داشت

4.4 امتیاز

از 20 رای

دلباخته یا حس و حساسیت

4.6 امتیاز

از 113 رای

دیو در تن

4.3 امتیاز

از 23 رای

تابستان و تب

4.5 امتیاز

از 15 رای

برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

سلام . بدون شک آقای پائولو همان رودخانه زلالیه که فقط به دریا فکر میکنه و اون داره صدای با صلابت و زیبای دریا را میشنوه و حتما یک روز آغوش دریا رو حس میکنه .ممنون از شما:x

besyar ali va khandanist be hame pishnahad mikonam az in ketab ziba bahre bebarand

باید عاشق باشی تا بهتر درکش کنی!;-)
ترجمه آرش حجازی یک چیز دیگه است!!!!!!!!!!!!!!:-)

این کتاب خیلی به موقع به دستم رسید درس هایی از خوندنش گرفتم که واقعا بارم لازم بود خدا رو شکر دوسش دارم:-*

این کتاب رو تقریبا سه ماه پیش خوندم ، و حالا که در موقعیتی قرار گرفتم که دقیقا شخصیت اول کتاب داره کاملا متوجه میشم که این کتاب برای کسایی که در اون شرایط قرار بگیرن چیزی شبیه به معجزه هست ، خصوصا چیز هایی که در مورد "دیگری " گفته کاملا ملموسه