دوچرخه ای که جایزه گرفتم
نویسنده:
علی خاکبازان
امتیاز دهید
تصویرگر: مهنوش مشیری
از متن کتاب:
اجازه بدهید ماجرایی را برایتان تعریف کنم.
این ماجرا بین من و پدرم اتفاق افتاده است. ما دو نفر ماجراهای زیادی را از سر گذرانده ایم. ماجراهایی که ممکن است در هر جا و برای هر کسی حالا با کمی پس و پیش اتفاق بیفتد.
اما اصلا و ابدا انتظار نداشته باشید که من همه آنها را برایتان تعریف کنم. چون بعضی هاشان بیمزه بیمزه اند. آنقدر بیمزه اند که حیف است آدم وقتش را صرف تعریف کردن یا شنیدن آنها کند. بعضی هاشان خیلی هم بیمزه نیستند ولی چندان بامزه هم نیستند. این ماجراها هم تعریف کردنی نیستند. ولی بعضی هاشان به راستی بامزه اند و می ارزد که من قلم بردارم و آنها را روی کاغذ بنویسم و شما هم وقت صرف کنید و آنها را بخوانید. یقین دارم که از خواندن آنها لذت خواهید برد.
یکی از این ماجراهای بامزه، ماجرای خریدن دوچرخه ای است که از مدتها پیش قولش را به من داده بود...
بیشتر
از متن کتاب:
اجازه بدهید ماجرایی را برایتان تعریف کنم.
این ماجرا بین من و پدرم اتفاق افتاده است. ما دو نفر ماجراهای زیادی را از سر گذرانده ایم. ماجراهایی که ممکن است در هر جا و برای هر کسی حالا با کمی پس و پیش اتفاق بیفتد.
اما اصلا و ابدا انتظار نداشته باشید که من همه آنها را برایتان تعریف کنم. چون بعضی هاشان بیمزه بیمزه اند. آنقدر بیمزه اند که حیف است آدم وقتش را صرف تعریف کردن یا شنیدن آنها کند. بعضی هاشان خیلی هم بیمزه نیستند ولی چندان بامزه هم نیستند. این ماجراها هم تعریف کردنی نیستند. ولی بعضی هاشان به راستی بامزه اند و می ارزد که من قلم بردارم و آنها را روی کاغذ بنویسم و شما هم وقت صرف کنید و آنها را بخوانید. یقین دارم که از خواندن آنها لذت خواهید برد.
یکی از این ماجراهای بامزه، ماجرای خریدن دوچرخه ای است که از مدتها پیش قولش را به من داده بود...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی دوچرخه ای که جایزه گرفتم