فلسفه زبان
نویسنده:
ویلیام. پ. آلستون
امتیاز دهید
درباره کتاب:
فلسفه زبان یکی از کتابهای ارزشمند مجموعه سیزده جلدی «مبانی فلسفه» است که به بررسی مسائل اصلی شاخه های مختلف فلسفه می پردازد.
فصل های پنج گانه فلسفه زبان می کوشد تا مفاهیم اساسی را که به هنگام تفکر درباره زبان به کار می رود، روشن کند. همانگونه که انتظار می رود فلسفه زبان تلاش می کند تا مشخص کند چگونه یک تعبیر زبانی معانی معینی دارد (فصل 1 و 2)، ماهیت زبان چیست و چگونه به فعالیت های کمابیش مشابه مربوط می شود (فصل 3). چگونه یک لفظ یا تعبیر زبانی معنا دارد (فصل 4) و چگونه یک تعبیر زبانی مبهم و با کاربرد آن استعاری است (فصل 5).
فلسفه زبان نخستین کتابی است که در این حوزه به زبان فارسی منتشر می شود. موقعیت کتاب حاضر جامعیت و حجم مناسب آن این امکان را فراهم آورده است که بتواند به عنوان یک کتاب درسی مورد استفاده استادان و دانشجوبان قرار گیرد.
بیشتر
فلسفه زبان یکی از کتابهای ارزشمند مجموعه سیزده جلدی «مبانی فلسفه» است که به بررسی مسائل اصلی شاخه های مختلف فلسفه می پردازد.
فصل های پنج گانه فلسفه زبان می کوشد تا مفاهیم اساسی را که به هنگام تفکر درباره زبان به کار می رود، روشن کند. همانگونه که انتظار می رود فلسفه زبان تلاش می کند تا مشخص کند چگونه یک تعبیر زبانی معانی معینی دارد (فصل 1 و 2)، ماهیت زبان چیست و چگونه به فعالیت های کمابیش مشابه مربوط می شود (فصل 3). چگونه یک لفظ یا تعبیر زبانی معنا دارد (فصل 4) و چگونه یک تعبیر زبانی مبهم و با کاربرد آن استعاری است (فصل 5).
فلسفه زبان نخستین کتابی است که در این حوزه به زبان فارسی منتشر می شود. موقعیت کتاب حاضر جامعیت و حجم مناسب آن این امکان را فراهم آورده است که بتواند به عنوان یک کتاب درسی مورد استفاده استادان و دانشجوبان قرار گیرد.
تگ:
فلسفه زبان
دیدگاههای کتاب الکترونیکی فلسفه زبان
ترجمۀ دکتر جهانگیری رم اگه تو سایت نباشه بعد از لینکگذاری متعاقباً برای تأیید به محضر مدیریّت محترم سایت ارسال میکنم.
چرخ بازیگر ازین بازیچهها بسیار دارد. دهۀ 60 کتاب ریختشناسی قصّههای پریان هم، در یک سال، و تقریباً همزمان، با دو ترجمه از فریدون بدرهای و مدیا کاشیگر منتشر شد! در اواسط دهۀ 70 هم دو کتاب با یک عنوانِ از شکسپیر تا الیوت در یک سال، و تقریباً هم همزمان، چاپ شد که یکیش چیز مهمی نبود و اون یکی 100 برابر مهمتر بود!
دهۀ 50 محمّد قاضی رمان «مشهور» زوربای یونانی رو ترجمه کرد و بعد از چند سال محمود مصاحب هم (برادر غلامحسین مصاحب)، ظاهراً با اظهار بیاطّلاعی از وجود ترجمۀ قبلی، که به قول جوونها یا امروزیها بازار رو ترکونده بود و دیگر همطراز اصلِ یونانیِ رمان هم در ایران شده بود، انتشار پیدا کرد. البته از قرائن اینجور بر میاومد که بیچاره مصاحب راست میگه.
سرگذشت ترجمۀ قشنگ و مشهورِ سرگشتۀ راه حق هم، ترجمۀ منیر مهران سابق و منیر جزنی لاحق، و از استادان مشهور جامعهشناسی دانشگاه ملّی (شهید بهشتی امروز) و مطبوعاتیونِ! قدیمی و بلندآوازه، همین بود و سالهایی که نایاب شده و بازار نشر هم بدجوری خراب بود احمد محیط، رئیسِ وقتِ سازمان میراث فرهنگی، ترجمۀ دیگهای با عنوان جویندۀ راه حق ازش منتشر کرد.
دیگه از ترجمههایی که صالح حسینی از طریق زبانِ میانجیِ انگلیسی از کلاسیکهای روسی بیرون داد یا ترجمۀ واقعاً تواردی و همزمانش از به سوی فانوس دریایی، که خانم آقاجانیان (یا بریجانیان؟) هم منتشرش کرد چیزی نمیگم، از قضیّۀ خانم پروین قائمی هم همینجور و همینطور از ترجمهها و مترجمین دیگهای که ارزش چندانی نداشتن و ندارن.
مِثل رشتۀ بینابینی یا مشترکِ بین پزشکی و حقوق که همه باهاش آشنا هستن و بهش میگن «پزشکیِ قانونی» یه شاخۀ علمیِ میان-رشتهای هم به اسم زبانشناسی قانونی هست که اینجور وقتهایی میتونه به کار بیاد. توی رشتۀ نوپای مطالعات ترجمه در دنیا میگن چیزی در این زمینه نیس و نمیشه به کسی اتّهامی زد و چشمها رو باید شست و گفت انشاءالله گربهس! ولی با همین زبانشناسی قانونی میشه حساب توارد رو از سرقت جدا کرد. وقتی کسی با کنایه به کسی دیگه میگه "خیلی باشرفی!" و منظورش اهانت به اونه دعوا رو زبانشناسی قانونی فیصله میده.
اینها رو فقط به رسم سرنخهایی برای کسانی عرض کردم که اهل ترجمهن و مایل هستن پایاننامهای برای هر مقطعی در این زمینه بنویسن.