داستانهایی از آسیای امروز

عناوین داستان ها عبارتند از:
فانوسی به بزرگی یک خانه / سریلانکا
فلوت سحرآمیز / نپال
هدیه ای برای پدربرزگ / اندونزی
همسایه ها / مالزی

از داستان فانوسی به بزرگی یک خانه:
جشن وساک در ماه مه، زمانیکه ماه با درخشش و شکوه خاصی در آسمان پرتوافشانی می کند، برگزار می شود. در این روز مردم با قلبی مالامال از شور و شادی به معبدها می روند تا یاد خداوندشان بودا را گرامی دارند. آنها شیربرنج و ترکه های بخور خوشبو نذر خداوندشان می کنند و با خود به معبد می برند. آنها همچنین خرمنی از گل به محراب معبد می ریزند و سخنان بودا را می خوانند و تکرار می کنند:
"همانطور که این گل های زیبا پژمرده خواهند شد، زندگی ما هم روزی به سر می رسد. همان طور که این گلهای زیبا..."
گروهی از مردم روز اول جشن مقدس را با روزه و اندیشه از عصر تا طلوع آفتاب روز بعد سر می کنند. گروهی هم به پای وعظ راهبان می روند تا آموزش های بودا را از زبان آنها بشنوند. بسیاری هم به مردم بی چیز صدقه می دهند تا آنها هم از برکت این عید برخوردار شوند...