سرگذشت اتم

بخشی از مقدمه کتاب :
ما برای یک هفته در ماه ژانویه به نروژ رفته بودیم، تا در هفته پژوهش فیزیک هسته‌ای شرکت کنیم. جلسه بامدادی پیش‌از‌ظهر خاتمه می‌یافت و ما پس از یک ناهار سرپایی، در دامنه‌ها یا روی پیست‌های اسکی از چند ساعت هوای آزاد استفاده می‌کردیم. ما سی نفر فیزیک‌دان از همان اولین شب ورود به مهمان خانه، هنگام شام کنجکاوی ورزش‌کاران و اسکی‌بازان را برانگیخته بودیم. مکالمات ما، واژه‌های فنی، ترسیم خطوط و نوشتن معادلات روی دستمال سفره کاغذی توجه آنان را جلب کرد. باری، ما پذیرفتیم که کنجکاوی آنان را اقناع کنیم: قرار شد هر شب یکی از ما حکایت کند. از رویدادهای بزرگ تاریخ قدیم شروع می‌کردیم و با چند ماجرای تاریخِ خودمان به پایان می رساندیم… “این کتاب حاصل این حکایت‌هاست و به واقع هم به صورت هفت حکایت نوشته شده است، ولی داستان‌های تخیلی نیستند بلکه دوره‌ای فشرده از تاریخ علم فیزیک‌اند و با عنایت ویژه به فیزیک هسته‌ای…”.