محمدرضا پهلوی، آخرین شاهنشاه 1980 - 1919
امتیاز دهید
ترجمه از فرانسه: دادمهر
از مقدمه کتاب:
زندگینامه محمدرضا پهلوی، آخرین شاهنشاه ایران در ژانویه 2013 در پاریس انتشار یافت و در ماههای فوریه، مارس و سپس ژوئن همین سال به سبب استقبالی که از آن شده بود، سه بار تجدید چاپ شد.
طبق آماری که در نیمه اول سال جاری از سوی مراجع صنفی در پاریس منتشر شد، در ده سال اخیر این نوشته از لحاظ فروش چهارمین زندگینامه (بیوگرافی) پرفروش در فرانسه بوده است. دو برنامه یکساعته رادیویی و یک برنامه تلویزیونی در فرانسه و دو برنامه طولانی رادیویی در بلژیک به آن اختصاص داده شد و رادیوهای فارسی زبان نیز درباره آن بحث ها و مصاحبه هایی ترتیب دادند و بیش از ده روزنامه و نشریه فرانسوی مقالاتی مفصل به آن اختصاص دادند که جملات کوتاهی از بعضی از این مقالات، در پشت جلد این ترجمه نقل شده است.
ترجمه این اثر که اکنون به همت شرکت کتاب انتشار می یابد، با امانت و دقت بسیار و عمدتا با نظارت و بازخوانی نویسنده انجام گرفته و حتی ترتیب جمله بندی های اصلی در آن رعایت شده است...
بیشتر
از مقدمه کتاب:
زندگینامه محمدرضا پهلوی، آخرین شاهنشاه ایران در ژانویه 2013 در پاریس انتشار یافت و در ماههای فوریه، مارس و سپس ژوئن همین سال به سبب استقبالی که از آن شده بود، سه بار تجدید چاپ شد.
طبق آماری که در نیمه اول سال جاری از سوی مراجع صنفی در پاریس منتشر شد، در ده سال اخیر این نوشته از لحاظ فروش چهارمین زندگینامه (بیوگرافی) پرفروش در فرانسه بوده است. دو برنامه یکساعته رادیویی و یک برنامه تلویزیونی در فرانسه و دو برنامه طولانی رادیویی در بلژیک به آن اختصاص داده شد و رادیوهای فارسی زبان نیز درباره آن بحث ها و مصاحبه هایی ترتیب دادند و بیش از ده روزنامه و نشریه فرانسوی مقالاتی مفصل به آن اختصاص دادند که جملات کوتاهی از بعضی از این مقالات، در پشت جلد این ترجمه نقل شده است.
ترجمه این اثر که اکنون به همت شرکت کتاب انتشار می یابد، با امانت و دقت بسیار و عمدتا با نظارت و بازخوانی نویسنده انجام گرفته و حتی ترتیب جمله بندی های اصلی در آن رعایت شده است...
آپلود شده توسط:
شازده
1398/03/22
دیدگاههای کتاب الکترونیکی محمدرضا پهلوی، آخرین شاهنشاه 1980 - 1919
1- چند ماه پس از کوتای 28 مرداد ( که توسط شعبان بی مخ و پری بلنده ، به ثمر رسید و شاه آنرا انقلاب مردم می نامید ) بیژن جزنی ، برای نخستین بار دستگیر می شود ( و بعد به علت سن کم آزاد می شود )
2- بیژن جزنی در سال ۱۳۴۲ با عنوان شاگرد اول رشته فلسفه فارغالتحصیل شد در فروردین ۱۳۴۲ با توجه به اتخاذ خطّ مشی جدیدی که گروه به آن رسیده بود، گروه به عنوان یک سازمان سیاسی - نظامی فعالیتاش وارد فاز نوینی شد. بیژن و ۳ رفیق دیگرش در کادر مرکزی آن انتخاب میگردند.
3- جزنی تا فروردین ۱۳۴۸ در زندان قصر بود. به دنبال فرار نافرجام رفقایش ، به زندان قم تبعید میگردد و پس از عملیات نظامی سیاهکل، به زندان اوین منتقل و تحت شکنجه قرار میگیرد. محاکمه مجدّد او به دلیل فشارهای بینالمللی منتفی میگردد، ولی همچنان شکنجه و آزار او ادامه مییابد . . .
4- جلسات دادگاه در ۱۲ دی ماه سال ۱۳۴۷ یعنی تقریباً یکسال پس از دستگیری آنها آغاز شد. در اثر اعتراضات جهانی، رژیم شاه ، به ناچار با شرکت خانم «بتی استهون» به عنوان ناظر قضایی از طرف سازمان عفو بینالملل در دادگاه موافقت کرد.
5- هریک از آنها به هنگام دفاع از خود و رد اتهامات دادستان با استناد به مواد قانونی، به شرح بازجویی و شکنجههای خود پرداخت. از جمله حسن ضیا ظریفی داستان نشاندنش بر روی منقل برقی را شرح داده و قسمتی از سوختگی کمرش را نشان داد. عباس سورکی شرح شلاق خوردنهایش را داد و بیخوابیهایی که به او میدادند و نیز صحنهٔ اعدام مصنوعی که برایش ترتیب داده بودند. او تشریح کرد که به این ترتیب میخواستند او اعتراف کند که اسلحهای راکه درون ماشین او یافتهاند، متعلق به بیژن جزنی است و او زیر بار نمیرفته. او میگفت: "این احساس که تا لحظاتی دیگر اعدام خواهم شد، بسیار رنجآور بود، اما حاضر نبودم برای اینکه زنده بمانم. به دروغ رفیقم را متهم کنم…" دکتر سیروس شهرزاد از بازجوییهای بدون وقفه و توأم با بیخوابی و سیلیهای وحشتناکی که منجر به پارگی گوشش شده بود گفت و اینکه گوش چپش برای همیشه شنوایی خود را از دست داده است. بیژن جزنی از ۲۹ روز بازجویی توأم با شلاق و شکنجههای روحی و جسمی صحبت کرد و اینکه بازجو با گفتن اینکه "یا بگو، یا پسرت بابک را جلوی چشمت شلاق میزنیم" و اینکه "نگذار پدرت را برای بازجویی بیاوریم" او را شکنجه روحی میکردهاند؛ و یکبار که برای اعتراض به اینهمه شکنجه، دست به اعتصاب غذا زده است، مأمورین دندانهایش را به وسیله آچار باز کرده و یک شیشه شیر را توی حلقش سرازیر میکنند، که در نتیجه او، مبتلا به اسهال خونی میشود و "هم اکنون نیز مشکل حاد کلیوی، و ناراحتی شدید معده و روده دارد.
این کتاب را به علاقه مندان به تاریخ معاصر و ایران دوستان پیشنهاد میکنم
در این کتاب تلاش شده به زندگی آخرین پادشاه ایران بپردازد و از کودکی تا بزرگسالی وی پوشش دهد و اتفاقات و رخدادهای زمان شاه را بیان کند از این رو کتاب ارزشمندی است. خواننده با خوانش این کتاب متوجه بسیاری از نکات تاریخی می شود که پیش از این احتمالا اطلاع نداشته است. گرچند کتب بهتری از این دست کتاب های زندگی نامه شاه در دسترس است ولی خوانش و مطالعه این کتاب خالی از لطف نیست.
از محدود کتاب هایی است که با استدال و بیان حقایق دوران شاه چهره واقعی تری از وی را ترسیم میکند چهره ای که در طول چهل سال انکار و فحاشی و تحقیر و کینه کور عده ای ورشکسته سیاسی و ایدولوژی زده خودباخته سعی در مخدوش کردن آن داشته اند. عده ای که با نفی شاه و دیگری خود کارنامه درخشانی در تجدد و دموکراسی و حقوق کارگر و برابری و تحمل دگراندیشان ندارند و در طول چهل سال جز تخریب دستاوردهای دیگران کاری نکرده اند و بدون برداشتن قدمی مثبت سعی در نگه داشتن شرایط و حمایت از دیکتاتوری موجود هستند و تمام تلاش خود را می کنند تا جنایت و قساوت واپس گرایی را فعلی را انکار و توجیه کنند.
از این رو این کتاب را به ایرانیان مخصوصا نسل جوان و نوجوان توصیه و پیشنهاد می کنم که با زندگی شاه از نگاهی بدون زبان تحقیر و تمسخر بلکه با نگاهی ایران دوستانه و البته رخداد نگاری تاریخی آشنا شوند و از اقدامات و استراتژی های شاه در موارد اقتصادی و سیاست خارجه آشنا شوند.
خوشبختانه علارغم سمپاشی های عده ای معلوم الحال این کتاب با وجود نگارش در تبعید ترجمه شده و استقبال زیادی از کتاب شده است، مردم بسیاری که حقیقت را با گوشت و خون خود لمس کرده اند و هر دو دوره را بدون فرورفتگی در یک ایدولوژی خاص و ورشکسته و شکست خورده دیده اند و شعارهای توخالی و عوام پسند و دروغین جماعت معلوم الحال را تا مغز استخوانشان حس کرده اند و نتایجش را دیده اند این کتاب را خوانده اند
همچنین این کتاب نقد های مثبت زیادی از طرف صاحب نظران دریافت کرده است.