عیاران: با ویژگیهای پهلوانی از تاریخ اجتماعی و قومی ایران
نویسنده:
کاظم کاظمینی
امتیاز دهید
✔مطالب و داستانهای این کتاب برداشته و بهرهبرداری شده از کتاب معروف رموز حمزه «حسب الامری نواب مستطاب اشراف امجد ارفع والاشاهزاده پرویز میرزا که در کارخانه جناب آقا میرزا علی اکبر باسمه شده، فی سنه 1275». این کتاب ترکیبی است از تعداد زیادی داستانهای کوتاه که در مجموع یک داستان بزرگ از آنها به وجود میآید؛ داستانی از وصف دلاوری ها و پهلوانیها و جنگآوریها و زیرکیها و اعمال شگفت و خارقالعاده عیارات جوانمرد و انساندوست ایران؛ ولی با مایه افسانهای که تاریخ نمودهای آن به طور مفصل در کتاب «نقش پهلوانی و نهضت عیاری در تاریخ اجتماعی و حیات سیاسی ملت ایران» تألیف نگارنده این کتاب آمده است.
بیشتر
آپلود شده توسط:
morad850
1397/11/07
دیدگاههای کتاب الکترونیکی عیاران: با ویژگیهای پهلوانی از تاریخ اجتماعی و قومی ایران
1_ جوانمردی : مولف سمک عیار مینویسد : در جوانمردی روا نیست که قومی را در بلا رها کنیم .
عیاران راستین به این صفت متصف بوده و از آنان جز جوانمردی و رادی انتظار نمی رفت .
آنان با اعمال نیک و پسندیده و حفظ نوامیس مردم و دفاع از ضعفا در قبال ستمگران ایجاد داد و دهش و قضاوت به عدل و پاک دامنی و عفت و دستگیری از فقرا و نیالودن به خصال ناجوانمردی شهره بودند .
عیاران سعی بلیغ بکار می بردند که خود را به ناجوانمردی نیالایند و جوانمردی را نه تنها در قول بلکه در عمل ( سیفی ) نیز به قدرت و شدت رعایت کنند .
آنان با حمایت ازبیچارگان و غربا و مسافران و ایجاد امنیت برای شهر ها وروستاها موجب آسایش مردمان آن نواحی شده و با این اعمال خصال پاک اخلاقی و انسانی و راد مردی را نصب العین ( پیش چشم ، در برابر چشم ) خود می نمودند و در تمامی عمر بدین شیوه عمل می کرده و روزگار میگذراندند .
بنابراین یکی از اصول عیاری رعایت صفت جوانمردی چه در خلوت و چه در جلوت خود عیاران بوده و داستانهای فراوانی از جوانمردی های ایرانیان و عیار مردان این مرز و بوم در کتب تاریخی وداستانهای حماسی و پهلوانی ذکر شده است .
2_ راستی : جوانمردان عیار راستی و صداقت را سرلوحه ی زندگی خود قرار داده و در همه حال با این صفت روزگار میگذراندند چنانچه از عیاران و جوانمردان راستین بجز راستی دیده و شنیده نشده است .
جوانمردان عیار در تمامی شئون زندگی چه در گفتار و چه در پندار و کردار پای از دایره ی راستی بیرون نگذاشته و کذب را به درون خود راه نمیدادند و هرگز از آن خارج نمی شده اند .
برای عیار واقعی دروغ مصلحتی نیز روا نبوده گرچه راستی و صداقت به ضرر جوانمرد عیار تمام شده باشد .
عنصر المعالی کیکاووس در کتاب نفیس قابوس نامه به فرزند خود در مورد سفارش به صفت راستی مینویسد : دوم آنکه راستی خلاف نکنی ( یعنی ای فرزند تو هرگز خلاف راستی را انجام ندهی ) .
3_ ستاری : پرده پوشی اسرار و نقایص مردم و آشکار ننمودن آن و اغماض و چشم پوشی از خطاهای آنان از وظایف عیاران می باشد و جوانمردان در رعایت این صفت سعی بلیغ به کار می برند .
عیاران تا آن جایی که مقدور بوده و حق فرد یا افرادی ضایع نگردد در کتمان اسرار اقدام می نمودند و باز قابوس وشمگیر در کتاب خود در این باره داستانی را نقل مینماید :
« شنودم که روزی به قهستان قومی از عیاران نشسته بودند ، مردی از در آمد و سلام کرد و گفت : من رسولم از عیاران مرو و شما را سلام فرستادند و میگویند که در قهستان چنین و چنین عیارانند یک کس از ما به خدمت شما می آید و سوالی داریم ، اگر سوال ما را جواب به ثواب دهیت که ما راضی شویم اقراردهیم به کهتری شما و اگر جواب ندهید اقرار دهیت به کهتری ما ،گفتند : بگوی . گفت : بگویند که جوانمردی چیست و ناجوانمردی چیست و میان جوانمردی و ناجوانمردی فرق چیست و اگر عیاری بر راه گذری نشسته باشد ، مردی بر وی بگذرد و زمانی باشد مردی با شمشیر از پس وی فراز آید و قصد کشتن وی دارد و عیار را برسد که ، فلان مرد از اینجا گذشت : عیار را چه جواب باید داد ، اگر غمزه کرده باشد و اگر نگوید دروغ گفته باشد و آن هر دو عیار پیشگی نیست ، عیاران قهستان چون این مسئله بشنودند به یکدیگر همی نگریستند ، مردی بود در آن میان نام او فضل همدانی برخاست و گفت : من جواب دهم . گفتند : بگوی . گفت : اصل جوانمردی آن است که هرچه بگوئی بکنی و میان جوانمردی و ناجوانمردی فرق آنست که صبر کنی و جواب عیاران آن بود که : از آن جا که نشسته باشد یک قدم فراتر نشیند و گوید ، تا من اینجا نشسته ام کس نگذشت ، تا راست گفته باشد و چون این سخن دانسته باشی درست گشت تو را که مایه ی جوانمردی چیست » و از این داستان مشهود میباشد که کتمان اسرار و ستاری در میان جوانمردان عیار تا چه حد دارای ارزش و اعتبار می باشد .
4_ مروت : عیاران واقعی در صفت اخلاقی مروت حد و مرزی قائل نشده و در تمامی شئون زندگی خود را ملزم به رعایت صفت مروت حتی بر بیگانگان و دشمنان خود نیز بودند ( عیاران و جوانمردان مروت را بدایت جوانمردی و نهایت آن را بدایت فتوت و نهایت فتوت را بدایت و ولایت متصور شده سخت بدین امر و رعایت جزء به جزء آن معتقد بودند و در رسیدن به سر چشمه ی ولایت که در وجود ذی وجود سرور جوانمردان عالم علی المرتضی ( ع ) و اولاد پاکش متجلی گشته از هیچ کوششی فرو گذاری نمی کردند ) .
عیاران بنا به اصل مروت هر کسی که به آن ها پناه می آورد وی را در کنف ( جانب ، سایه ) حمایت خود قرار داده و از جان و دل پذیرای میهمان خود بوده و احترام و ارزش فراوانی برای او قائل شده و دشواری و گاها خطراتی را نیز از جانب میهمانان فراری و تعقیب شدگان توسط دستگاه های حکومتی بر جان می خریدند .