زندگی دوگانه ورونیک
نویسنده:
کریستف کیشلوفسکی
مترجم:
محمد ارژنگ
امتیاز دهید
کریشتف کیشلوفسکی شاید شاخصترین و محبوبترین فیلمساز سینمای اروپا در دهه ۱۹۹۰ بود؛ با آثاری یادآور سنت باشکوه و روبهزوالِ سینمای هنریِ اورپا در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰؛ و زندگی دوگانه ورونیک شاید نمونهایترین فیلم اوست؛ با داستانی بهغایت پیچیده و رازآلود، کارگردانی و (بهویژه) وجوه بصریِ خارقالعاده، و بازیهای در حد کمال. شاید این فیلم بهلحاظ دشواریِ موضوع جاهطلبانهترین اثر اوست که موفق میشود به وقایع عجیب و باورنکردنیِ قصه جذابش، بدون نادیدهگرفتنِ حضور پرقدرت «تقدیر» بهعنوان مضمونی فراگیر، شکلی سببی ببخشد. بسیاری از ما در زندگیمان در موقعیتهایی قرار گرفتهایم که به نظرمان آشنا آمده است و از خود پرسیدهایم «آیا این موقعیت را پیشتر تجربه نکردهام؟، آیا این غریبه را پیشتر ندیدهام؟ آیا...». ورونیک میکوشد چنین موقعیتی را جلوهای دراماتیک ببخشد.
فیلمنامه ورونیک چنان موجز نوشته شده که در برخورد اول شاید خواننده اش را سرخورده کند. اما برای دوستداران فراوانِ کیشلوفسکی این متن در وهله اول راه میان بری ست برای درک شیوه کار این فیلمساز برجسته لهستانی. کیشلوفسکی نیز همچون دیگر فیلمسازان صاحب سبک، در نگارش فیلمنامه سیاق خودش را داشته. بنابراین برای کسانی که فیلم را دیده اند شگفت انگیز خواهد بود روبه روشدن با شرح صحنه های مختصر و مفیدی که در فیلم چنان جلوه باشکوهی یافته است.
با نگاهی به این فیلمنامه درمی یابیم که فیلم های کیشلوفسکی و از جمله ورونیک بیش از هر چیز فیلم ریتم است؛ ریتم باوقار و باطمانینه ای که شاخصه سینمای اروپاست. و با خواندن این متن، موسیقی دل انگیزی را به یاد خواهیم آورد که در این فیلم نیز همچون دیگر آثارش رکنی اساسی به شمار می آمد.
آن چه از فیلم در یاد می ماند بیش از هر چیز، نگاه خیره دخترکی ست که درحال کشفِ لذت و هراس و اندوهِ رازهای جهانی ناشناخته است. سال هاست که کیشلوفسکی دیگر در این جهان حضور ندارد، ولی این رازها همچنان باقی ست؛ چه در درون فیلم ها، چه در بیرون.
بیشتر
فیلمنامه ورونیک چنان موجز نوشته شده که در برخورد اول شاید خواننده اش را سرخورده کند. اما برای دوستداران فراوانِ کیشلوفسکی این متن در وهله اول راه میان بری ست برای درک شیوه کار این فیلمساز برجسته لهستانی. کیشلوفسکی نیز همچون دیگر فیلمسازان صاحب سبک، در نگارش فیلمنامه سیاق خودش را داشته. بنابراین برای کسانی که فیلم را دیده اند شگفت انگیز خواهد بود روبه روشدن با شرح صحنه های مختصر و مفیدی که در فیلم چنان جلوه باشکوهی یافته است.
با نگاهی به این فیلمنامه درمی یابیم که فیلم های کیشلوفسکی و از جمله ورونیک بیش از هر چیز فیلم ریتم است؛ ریتم باوقار و باطمانینه ای که شاخصه سینمای اروپاست. و با خواندن این متن، موسیقی دل انگیزی را به یاد خواهیم آورد که در این فیلم نیز همچون دیگر آثارش رکنی اساسی به شمار می آمد.
آن چه از فیلم در یاد می ماند بیش از هر چیز، نگاه خیره دخترکی ست که درحال کشفِ لذت و هراس و اندوهِ رازهای جهانی ناشناخته است. سال هاست که کیشلوفسکی دیگر در این جهان حضور ندارد، ولی این رازها همچنان باقی ست؛ چه در درون فیلم ها، چه در بیرون.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی زندگی دوگانه ورونیک