مثل خدا که مال همه است: مجموعه داستان
نویسنده:
حسینقلی مستعان
امتیاز دهید
✔از پیشگفتار کتاب:
آنچه زندگی را میسازد و بالا می برد، خود زندگی است. قدمهای آینده سیر تکاملی قدمهای گذشته و حال است. ما زندگی را نمی سازیم بلکه بر آن پیرایه می بندیم و چه بسا با این پیرایه ها زشت یا تباهش می گردانیم.
پوچ شمردن زندگی انکار خویشتن است و جز با خویشتن شناسی، قدم در انسانیت نمی توان گذاشت.
فلسفه در عصر ما بیش از هر زمان دیگر دستخوش حیرت و سرگشتگی است و بیش از همیشه از ایقان و قاطعیت دور افتاده است. نکبت جنگ به دست گروهی از جان بدربردگان علیل و بینوای خود اندیشه هایی و مکتب هایی بر فلسفه و ادب تحمیل کرد. زندگی نشناختگان، در سراسر جهان، آنچه را هم که از زندگی به دست لرزانشان داشتند، انداختند و گم کردند...
اما خازج از اینها همه، برفراز اینها همه، زندگی، با شکوه و جلال خود، با اصالت و قاطعیت خود، با تابندگی درمان بخش و نیروبخش پیش می رود؛ مثل آن راهپیمای افسانه های کهن است که از یک قدمش خشت زر و از قدم دیگرش خشت سیم برجای می ماند. این خشت های سیم و زر، این جامانده های گرانبها، عبرت هاست، نتیجه هاست، حکایات آموزنده است، نقش های دلنشین است، همان خشت های سیم و زر است که همیشه از گذشته فراهم آمده و آینده را ساخته اند.
من هم از این یادگارها برای پرداختن این داستان ها و آفریدن این کتاب استفاده کرده ام.
این ها سرگذشت های واقعی زندگی است. از زندگی همه طبقات، و سودمند برای همه کس... یکی از حکایاتش به این نام است:
"مثل خدا که مال همه است"
و این نام را برای همه کتاب برگزیده ام، با این اعتقاد که کتابی است برای همه، مال همه...
بیشتر
آنچه زندگی را میسازد و بالا می برد، خود زندگی است. قدمهای آینده سیر تکاملی قدمهای گذشته و حال است. ما زندگی را نمی سازیم بلکه بر آن پیرایه می بندیم و چه بسا با این پیرایه ها زشت یا تباهش می گردانیم.
پوچ شمردن زندگی انکار خویشتن است و جز با خویشتن شناسی، قدم در انسانیت نمی توان گذاشت.
فلسفه در عصر ما بیش از هر زمان دیگر دستخوش حیرت و سرگشتگی است و بیش از همیشه از ایقان و قاطعیت دور افتاده است. نکبت جنگ به دست گروهی از جان بدربردگان علیل و بینوای خود اندیشه هایی و مکتب هایی بر فلسفه و ادب تحمیل کرد. زندگی نشناختگان، در سراسر جهان، آنچه را هم که از زندگی به دست لرزانشان داشتند، انداختند و گم کردند...
اما خازج از اینها همه، برفراز اینها همه، زندگی، با شکوه و جلال خود، با اصالت و قاطعیت خود، با تابندگی درمان بخش و نیروبخش پیش می رود؛ مثل آن راهپیمای افسانه های کهن است که از یک قدمش خشت زر و از قدم دیگرش خشت سیم برجای می ماند. این خشت های سیم و زر، این جامانده های گرانبها، عبرت هاست، نتیجه هاست، حکایات آموزنده است، نقش های دلنشین است، همان خشت های سیم و زر است که همیشه از گذشته فراهم آمده و آینده را ساخته اند.
من هم از این یادگارها برای پرداختن این داستان ها و آفریدن این کتاب استفاده کرده ام.
این ها سرگذشت های واقعی زندگی است. از زندگی همه طبقات، و سودمند برای همه کس... یکی از حکایاتش به این نام است:
"مثل خدا که مال همه است"
و این نام را برای همه کتاب برگزیده ام، با این اعتقاد که کتابی است برای همه، مال همه...
آپلود شده توسط:
.hanieh
1397/10/01
دیدگاههای کتاب الکترونیکی مثل خدا که مال همه است: مجموعه داستان