چرا باید کلاسیک ها را خواند؟
نویسنده:
ایتالو کالوینو
مترجم:
آزیتا همپارتیان
امتیاز دهید
✔️ «چرا باید کلاسیکها را خواند؟» کتابی است مشتمل بر رسالات و مقالاتی درباره برخی از کلاسیکنویسان جهان؛ نویسندگانی که آثار آنها در زندگی «ایتالو کالوینو» به عنوان آثار کلاسیک شناخته شده، ذهن و فکر او را به خود مشغول داشته و بخشی از دغدغههای او را به خود اختصاص دادهاند.
در این کتاب نامهایی به چشم میخورند که شاید اسمشان کمتر به عنوان نویسندگان کلاسیک در میان اهالی کتاب و کتابخوانی مطرح باشد؛ از نویسندههای قرن چهارم و پنجم چون گزنفون و نظامی گرفته تا نویسندههای قرن بیستم چون ژرژ پرک معاصر. با این وصف تردیدی نیست که در این میان نویسندگان نام آشنایی چون چارلز دیکنز، دوبالزاک، تولستوی، همنیگوی، چخوف و مارک تواین نیز از قلم نیفتادهاند.
ایتالو کالوینو، نویسنده ایتالیایی تبار کتاب، از نویسندگان تخیلی نویس و گاه طنزنویسی است که در میان آثارش حتی داستانهای مصور علمی تخیلی نیز به چشم میخورد. وی پس از مدتی از این قسم بازیهای شکلگرایانه روگردان شده و با نگاهی تازه، از ورای علم و احساسات دنیا را رصد کرده است. کتاب «چرا باید کلاسیکها را خواند؟» از جمله تألیفاتی است که در این دوره از زندگی کالوینو نگارش یافته است.
کالوینو آثار کلاسیک را شامل کتابهایی میداند که پیوسته در موردشان میشنویم: «دارم دوباره میخوانمش»؛ آثاری که برای خوانندگان و دوستدارانش، ثروتی می سازند ارزشمند. این دسته آثار، کتابهایی هستند که تأثیر خاصی بر جای میگذارند و همچنان که به عنوان امر فراموشنشدنی بر جای میمانند، در هزار توی یاد، در ناخودآگاه جمعی یا فردی پنهان میشوند. کالوینو هر بازخوانی اثر کلاسیک را کشفی نو میداند همانند خواندن نخستینبارهی آن. اثر کلاسیک از این منظر کتابی است که «هرگز همهی آنچه را که برای گفتن دارد، نمیگوید.» کتابهایی که در پی خود ردی از فرهنگ یا فرهنگهایی که از آنها عبور کردهاند را به جای میگذارند و همواره ابری از گفتمانهای نقادانه ایجاد می کنند.
بیشتر
در این کتاب نامهایی به چشم میخورند که شاید اسمشان کمتر به عنوان نویسندگان کلاسیک در میان اهالی کتاب و کتابخوانی مطرح باشد؛ از نویسندههای قرن چهارم و پنجم چون گزنفون و نظامی گرفته تا نویسندههای قرن بیستم چون ژرژ پرک معاصر. با این وصف تردیدی نیست که در این میان نویسندگان نام آشنایی چون چارلز دیکنز، دوبالزاک، تولستوی، همنیگوی، چخوف و مارک تواین نیز از قلم نیفتادهاند.
ایتالو کالوینو، نویسنده ایتالیایی تبار کتاب، از نویسندگان تخیلی نویس و گاه طنزنویسی است که در میان آثارش حتی داستانهای مصور علمی تخیلی نیز به چشم میخورد. وی پس از مدتی از این قسم بازیهای شکلگرایانه روگردان شده و با نگاهی تازه، از ورای علم و احساسات دنیا را رصد کرده است. کتاب «چرا باید کلاسیکها را خواند؟» از جمله تألیفاتی است که در این دوره از زندگی کالوینو نگارش یافته است.
کالوینو آثار کلاسیک را شامل کتابهایی میداند که پیوسته در موردشان میشنویم: «دارم دوباره میخوانمش»؛ آثاری که برای خوانندگان و دوستدارانش، ثروتی می سازند ارزشمند. این دسته آثار، کتابهایی هستند که تأثیر خاصی بر جای میگذارند و همچنان که به عنوان امر فراموشنشدنی بر جای میمانند، در هزار توی یاد، در ناخودآگاه جمعی یا فردی پنهان میشوند. کالوینو هر بازخوانی اثر کلاسیک را کشفی نو میداند همانند خواندن نخستینبارهی آن. اثر کلاسیک از این منظر کتابی است که «هرگز همهی آنچه را که برای گفتن دارد، نمیگوید.» کتابهایی که در پی خود ردی از فرهنگ یا فرهنگهایی که از آنها عبور کردهاند را به جای میگذارند و همواره ابری از گفتمانهای نقادانه ایجاد می کنند.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی چرا باید کلاسیک ها را خواند؟