رسته‌ها
شب گرد
امتیاز دهید
5 / 5
با 1 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 5
با 1 رای
نمایشنامه مونولوگ
مهم نیست شب گَرد باشد یا شب گِرد و یا شب گُرد...!!
مهم این است که مخاطبش درکش کند...
زن یا مرد بودنش چه فرقی می کند؟؟!
مثل یه خفاش شدم وقتی میخوام بخوابم سرمو میذارم روی زمینو پامو میزنم به دیوار... خنده داره مگه نه؟ اما اینجوریه ولی خب شبها چشمام بازه و نمیخوابم فقط ادای خوابو در میارم. شاید هم شدم جغد... (می خندد) جغد... اما نه... من موشم... یه موش ترسو... آره... آره من ترسو اَم... میدونی چرا؟ چون از تنهایی میترسم... از تنهایی میترسم ها ولی همیشه تنهام... مثل خدا بیامرز مامان یکی از دوستام که همیشه از کاغذ دیواری بدش می اومد اما تمام دیوارهای خونشون کاغذ دیواری بود... البته تنهایی خیلی هم بد نیست، یه خوبی هایی هم داره که بهت آرامش میده ولی خب من ازش میترسم...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
9
آپلود شده توسط:
ipa_sokout
ipa_sokout
1397/03/27

کتاب‌های مرتبط

ایده‌هایی برای دُزدیدن
ایده‌هایی برای دُزدیدن
3.7 امتیاز
از 3 رای
بهار در مه
بهار در مه
5 امتیاز
از 1 رای
خانه عروسک و اشباح
خانه عروسک و اشباح
4.6 امتیاز
از 12 رای
شاهسون ها
شاهسون ها
4 امتیاز
از 2 رای
نمایشنامه تراژدی مرگ ایرن
نمایشنامه تراژدی مرگ ایرن
4.3 امتیاز
از 3 رای
مرخصی برای چند روز
مرخصی برای چند روز
4.7 امتیاز
از 6 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی شب گرد

تعداد دیدگاه‌ها:
0
دیدگاهی درج نشده؛ شما نخستین نگارنده باشید.
شب گرد
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک