آشتی اسلام، دموکراسی و غرب
نویسنده:
بی نظیر بوتو
مترجم:
علیرضا عیاری
امتیاز دهید
کتاب «آشتی اسلام، دموکراسی و غرب» تنها چند روز بعد از کشته شدن بوتو منتشر شد. در این کتاب بوتو به بیان خاطرات و تجربههای شخصی خود در حوزه دین و سیاست پرداخته و به دنیای غرب توصیه میکند که در راستای درک، فهم صحیح و شناخت بیشتر دنیای اسلام تلاش و از تقابل با مسلمانان پرهیز کنند. او به شدت نگران فرقهگرایی و ظهور گروههای اسلامی تندرو و افراطی در پاکستان و افغانستان بود و همواره بر اعتدال و میاونهروی تاکید داشت.
«بازگشت به پاکستان»، «اختلاف سلایق در دنیای اسلام»، «تاریخ، مطالعه و بررسی رفتارها»، «وضعیت پاکستان»، «آیا برخورد تمدنها امکانپذیر است؟» و «آشتی» عنوان شش فصل این کتاب را تشکیل میدهند.
در نخستین فصل کتاب، بوتو شرح بازگشت خود از تبعیدگاهش در دبی به پاکستان را در 19 اکتبر 2007 (27 مهر 86) روایت میکند، از افکار و احساسات خود میگوید و دیگر وقایع این روز را بازگو میکند. بوتو شرح میدهد که چگونه در این روز، با انفجار دو بمب از وی استقبال میشود و توضیح میدهد که چگونه از این حملهها جان سالم به در برده است. بوتو در این فصل توضیح میدهد که با نوشتن این کتاب میخواهد سهمی در بیان دیدگاههای یک زن مسلمان نوگرا داشته باشد.
دومین فصل کتاب به بررسی اختلاف سلیقهها در جهان اسلام میپردازد و تاکید میکند که این تصور غلط که تروریسم را بخشی از جهاد در اسلام میداند، باید ریشهکن شود. وی در این فصل میکوشد غبار از برخی تصورات غلط درباره احکام و رفتارهای اسلامی بزداید و اسلام را به عنوان پیامی برای آزادی معرفی کند. وی میگوید: «این آزادی است که خداوند برای بشر مقدر داشته تا در صلح، عدالت، مساوات و در نظامی زندگی کند که پاسخگوی مردم روی زمین است. مردمی که پذیرفتهاند خداوند در روز داوری حساب همه را پس خواهد داد.»
در فصل سوم بوتو به بررسی تاریخی روابط برخی کشورهای مسلمان با غرب میپردازد و به این ترتیب میکوشد دموکراسی را در جهان اسلام بررسی کند. چهارمین فصل کتاب نیز به طور ویژه به بررسی تاریخ و وضعیت معاصر پاکستان میپردازد.
بینظیر بوتو در فصل پنجم و بعد از بررسی امکان برخورد تمدنها میگوید: «جلوگیری از برخورد تمدنها حداقل در جهان اسلام، مستلزم این است که به قدرت تجارت، تبادل، فناوری و آموزش و ارزشهای دموکراتیک ایمان بیاوریم تا این روند را که توسط آن جوامع اسلامی میتوانند متعهد شوند و به جوامع غربی اعتماد کنند را تسریع بخشیم.»
بوتو در فصل پایانی کتاب، با پیام صلح و آشتی سخن خود را پایان میبخشد و گفتوگو را به عنوان محور رابطه کشورهای مسلمان با دنیای غرب پیشنهاد میدهد.
بیشتر
«بازگشت به پاکستان»، «اختلاف سلایق در دنیای اسلام»، «تاریخ، مطالعه و بررسی رفتارها»، «وضعیت پاکستان»، «آیا برخورد تمدنها امکانپذیر است؟» و «آشتی» عنوان شش فصل این کتاب را تشکیل میدهند.
در نخستین فصل کتاب، بوتو شرح بازگشت خود از تبعیدگاهش در دبی به پاکستان را در 19 اکتبر 2007 (27 مهر 86) روایت میکند، از افکار و احساسات خود میگوید و دیگر وقایع این روز را بازگو میکند. بوتو شرح میدهد که چگونه در این روز، با انفجار دو بمب از وی استقبال میشود و توضیح میدهد که چگونه از این حملهها جان سالم به در برده است. بوتو در این فصل توضیح میدهد که با نوشتن این کتاب میخواهد سهمی در بیان دیدگاههای یک زن مسلمان نوگرا داشته باشد.
دومین فصل کتاب به بررسی اختلاف سلیقهها در جهان اسلام میپردازد و تاکید میکند که این تصور غلط که تروریسم را بخشی از جهاد در اسلام میداند، باید ریشهکن شود. وی در این فصل میکوشد غبار از برخی تصورات غلط درباره احکام و رفتارهای اسلامی بزداید و اسلام را به عنوان پیامی برای آزادی معرفی کند. وی میگوید: «این آزادی است که خداوند برای بشر مقدر داشته تا در صلح، عدالت، مساوات و در نظامی زندگی کند که پاسخگوی مردم روی زمین است. مردمی که پذیرفتهاند خداوند در روز داوری حساب همه را پس خواهد داد.»
در فصل سوم بوتو به بررسی تاریخی روابط برخی کشورهای مسلمان با غرب میپردازد و به این ترتیب میکوشد دموکراسی را در جهان اسلام بررسی کند. چهارمین فصل کتاب نیز به طور ویژه به بررسی تاریخ و وضعیت معاصر پاکستان میپردازد.
بینظیر بوتو در فصل پنجم و بعد از بررسی امکان برخورد تمدنها میگوید: «جلوگیری از برخورد تمدنها حداقل در جهان اسلام، مستلزم این است که به قدرت تجارت، تبادل، فناوری و آموزش و ارزشهای دموکراتیک ایمان بیاوریم تا این روند را که توسط آن جوامع اسلامی میتوانند متعهد شوند و به جوامع غربی اعتماد کنند را تسریع بخشیم.»
بوتو در فصل پایانی کتاب، با پیام صلح و آشتی سخن خود را پایان میبخشد و گفتوگو را به عنوان محور رابطه کشورهای مسلمان با دنیای غرب پیشنهاد میدهد.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی آشتی اسلام، دموکراسی و غرب