تریبون - شماره 5 - تابستان 1999
امتیاز دهید
نشریه بررسی مسائل جامعه چندفرهنگی
یادداشت اختصاصی علیرضا اردبیلی از بنیان گذاران و اعضای هیئت تحریریه تریبون
تریبون به صورت مجموعه مقالات در قالب یک مجله سنتی چاپ شده بر روی کاغذ و سپس، سایت اینترنتی، تلاشی برای ایجاد بحث حول مسئله تبعیض بر اساس تعلق زبانی، جنسیتی، فرهنگی و قومی بود و هست. اولین شماره چاپی تربیون در 156 صفحه در بهار سال 1996 یعنی 22 سال قبل در استکهلم منتشر شد. تریبون زمانی شروع به نشر کرد که مسئله تبعیض زبانی، فرهنگی و قومی در هاله غلیظی از احساس- از سویی و انکار در سوی دیگر- احاطه شده بود. هنوز مفاهیمی مانند جوامع چند فرهنگی، تنوع و کثرت فرهنگی، حقوق اقلیتها محتاج توضیح واضحات و بدیهیات بود. خالی بودن جای چنین کاری و موفقیت سریع این پروژه سبب شد تا دومین شماره در فاصله اندکی در بهار 1997 در 188 صفحه منتشر شد.
در آن روزگار که آخرین سالهای حاکمیت نهادهایی مثل دولتها، چاپخانهها، مؤسسات انتشاراتی، احزاب سیاسی و شرکتهای پولدار بر امر نشر و توزیع بود، دست زدن به کارهایی که حریم نهادهای مهم نامبرده محسوب میشدند، وسوسه ذهن بسیاری بود. بسیاری از تلاشها هم صورت گرفت که میزان موفقیت آنها متفاوت بود. پروژه تریبون با عزیمت از به رسمیت شناختن یک نکته بدیهی و ناگوار کلید زده شد و آن بی میلی مخاطبین و خوانندگان مورد نظر ما برای دادن پول به کتاب و مجله و روزنامه بود. تیم سه نفری ما (شامل محمد رضا اردبیلی، یونس شاملی و علی رضا اردبیلی) به تجربه شاهد شده بودند که انتظار اداره یک مجله با پول حاصل از آبونمان و تکفروشی انتظاری عبث است. در نتیجه، اولین و مهمترین کار ما در شروع و ادامه این پروژه، قطع این ارتباط (مابین هزینه و پول حاصل از فروش) بود. قرار شد بی ارتباط با میزان عایدی حاصل از تکفروشی و هزینه آبونمان، حاصل کار خود را به تیراژ بالا منتشر و توزیع کنیم. معنی این کار یک ضرر اقتصادی 90 درصدی در آغاز کار بود که به مرور کمتر و کمتر شد. با پیشرفت کار، میزان تیراژ و تعداد صفحات و کیفیت کاغذ و چاپ و صحافی بهتر و بهتر میشد و در نتیجه هزینهها بالا میرفت اما با افزایش میزان حمایت خوانندگان، تعداد خوانندگان پرداخت کننده و میزان پرداختها هم بیشتر میشد. اشاره شد که "درصد" ضرر اقتصادی کمتر میشد. این نکته به معنی کمتر شدن مبلغ کلی این ضرر نبود.
افزایش حجم مطالب تریبون در هر شماره سیر صعودی طی کرد و پربارتر شد. سومین شماره در بهار 1988 در 224 شماره، چهارمین شماره در زمستان 1999 در 348 صفحه، پنجمین شماره در تابستان 1999 در 372 صفحه و ششمین و آخرین شماره در زمستان 2001 در 588 صفحه منتشر شد.
انتشار تریبون همزمان با رشد صنعت کامپیوتر و سپس اینترنت همراه بود به نحوی که توسعه تکنولوژی دیجیتالی را میتوان در مسیر این راه دید. شروع کار تریبون مصادف با شروع دوران بعد از دستگاه تایپ، تایپ برقی، تایپ نیمه اتوماتیک و ماشینهای حروفچینی بود. کامپیوترها وارد میدان شده بودند و از دوران اولیه ابزار سازمانهای بزرگ دولتی و تجاری بودن به حالت امروزی یکی از ساکنین هر منزل مسکونی تبدیل شده بودند. دو مجموعه اول تریبون در یکی از بدترین برنامه های کامپیوتری تاریخ به نام "واژه نگار" تایپ و صفحه چینی شدند اما مجموعههای بعدی در یکی از بهترین و باثباتترین برنامههای کامپیوتری در نوع خود یعنی "زرنگار" تحت برنامه عامل "دوس" تایپ و صفحه بندی شد. در آخرین کار چاپ شده بر روی کاغذ و چاپ و صحافی سنتی سهمی از کار بر عهده برنامه جدیدتر "زرنگار" بود که زیر برنامه عامل ویندوز هم کار میکرد. این برنامه اخیر، امکان بازکردن فایلهای قدیمی زرنگار در زیر ویندوز و تبدیل آنها به فایلهای html یا پی دی اف قابل انتشار در اینترنت هم به همراه داشت. ورود تریبون به اینترنت هم، جنبه همراهی پا به پا، با توسعه این تکنولوژی جدید داشت. ابتدا کدنویسی مانوئل، سپس برنامه dreamweaver و کمی بعدتر برنامه frontpage از مایکروسافت، نشر اینترنتی مقالات قدیم و جدید تریبون را ممکن میکردند. از میان این برنامهها، frontpage سالهای زیادی به عنوان مهمترین ابزار تیم تریبون برای انتشار در دنیای مجازی بود. بالاخره نسل امروزی سایتها اینترنتی (موسوم به دینامیک در مقابل نسل قبلی مرتبط با frontpage که "ثابت" نامیده میشدند. به سوئدی: dynamisk و statisk)
گذار از نشر سنتی به دنیای مجازی، سرنوشت بسیاری از مجلات و کارهای مشابه حتی در مورد کارهای حرفهای غولهای انتشاراتی بود. در مورد تریبون، مشکل ادامه نشر سنتی، در پروسه طولانی آماده سازی مجموعه مقالات برای چاپ بود. منطقی است که نویسندهای که امکان نشر اینترنتی مقاله خود از کامپیوتر شخصی را دارد، نتواند ماهها به امید نشر مقاله خود در انتظار انتشار مجله تریبون در روی کاغذ به انتظار بنشیند. برای تریبون هم، حذف مقالات آماده شده از ترکیب مجموعه، به خاطر انتشار قبل از موعد آنها از سوی نویسندگان، به یک مشکل مهم بدل شد. حذف یک مقاله از مجموعه به معنی لزوم انتخاب یک مقاله جایگزین بود و خود این کار، زمان چاپ و نشر را بازهم به عقب میانداخت و در این فرصت نویسندگان دیگری به تبعیت از مثل "الِانْتِظَارَ أَشَدُّ مِنَ الْمَوْتِ" از خیر انتظار میگذشتند و روز از نو!
مهمترین کمک بیرونی به پروژه تریبون، کمک به انتقال نسخ این مجله به داخل کشور بود. در این راه ما حداکثر تعداد ممکن را به کشورهای همسایه ایران منتقل میکردیم و بقیه امر را به "قضا و قدر" میسپردیم. از میان مسافرین راهی داخل ایران از کشورهای همسایه، کسانی تبعات منفی به همراه بردن نسخه یا نسخی از مجموعه تریبون را به جان میخریدند. بقیه کار به عده علاقهمندانی بود که با تکثیر تمام یا قسمتی از محتوای مجموعه، به توزیع آن کمک میکردند. کمک مالی و کمک به توزیع مجله در خارج از کشور از مقصد سوئد به بیرون هم، از سوی دوستان زیادی انجام میشد.
تربیون پس از چهار سال و انتشار شش شماره در 1876 صفحه و نزدیک به 200 مقاله، نقد، پژوهش و ... به دو زبان فارسی و ترکی آذربایجانی از انتشار باز ایستاد. هر چند در فاصله کمی وارد یک دوران دوزیستی (بر روی کاغذ و دنیای مجازی) شده بود. تریبون اینک بیش از یک دهه و نیم است که تنها در دنیا مجازی به حیات خود ادامه میدهد.
یادداشت اختصاصی علیرضا اردبیلی از بنیان گذاران و اعضای هیئت تحریریه تریبون
تریبون به صورت مجموعه مقالات در قالب یک مجله سنتی چاپ شده بر روی کاغذ و سپس، سایت اینترنتی، تلاشی برای ایجاد بحث حول مسئله تبعیض بر اساس تعلق زبانی، جنسیتی، فرهنگی و قومی بود و هست. اولین شماره چاپی تربیون در 156 صفحه در بهار سال 1996 یعنی 22 سال قبل در استکهلم منتشر شد. تریبون زمانی شروع به نشر کرد که مسئله تبعیض زبانی، فرهنگی و قومی در هاله غلیظی از احساس- از سویی و انکار در سوی دیگر- احاطه شده بود. هنوز مفاهیمی مانند جوامع چند فرهنگی، تنوع و کثرت فرهنگی، حقوق اقلیتها محتاج توضیح واضحات و بدیهیات بود. خالی بودن جای چنین کاری و موفقیت سریع این پروژه سبب شد تا دومین شماره در فاصله اندکی در بهار 1997 در 188 صفحه منتشر شد.
در آن روزگار که آخرین سالهای حاکمیت نهادهایی مثل دولتها، چاپخانهها، مؤسسات انتشاراتی، احزاب سیاسی و شرکتهای پولدار بر امر نشر و توزیع بود، دست زدن به کارهایی که حریم نهادهای مهم نامبرده محسوب میشدند، وسوسه ذهن بسیاری بود. بسیاری از تلاشها هم صورت گرفت که میزان موفقیت آنها متفاوت بود. پروژه تریبون با عزیمت از به رسمیت شناختن یک نکته بدیهی و ناگوار کلید زده شد و آن بی میلی مخاطبین و خوانندگان مورد نظر ما برای دادن پول به کتاب و مجله و روزنامه بود. تیم سه نفری ما (شامل محمد رضا اردبیلی، یونس شاملی و علی رضا اردبیلی) به تجربه شاهد شده بودند که انتظار اداره یک مجله با پول حاصل از آبونمان و تکفروشی انتظاری عبث است. در نتیجه، اولین و مهمترین کار ما در شروع و ادامه این پروژه، قطع این ارتباط (مابین هزینه و پول حاصل از فروش) بود. قرار شد بی ارتباط با میزان عایدی حاصل از تکفروشی و هزینه آبونمان، حاصل کار خود را به تیراژ بالا منتشر و توزیع کنیم. معنی این کار یک ضرر اقتصادی 90 درصدی در آغاز کار بود که به مرور کمتر و کمتر شد. با پیشرفت کار، میزان تیراژ و تعداد صفحات و کیفیت کاغذ و چاپ و صحافی بهتر و بهتر میشد و در نتیجه هزینهها بالا میرفت اما با افزایش میزان حمایت خوانندگان، تعداد خوانندگان پرداخت کننده و میزان پرداختها هم بیشتر میشد. اشاره شد که "درصد" ضرر اقتصادی کمتر میشد. این نکته به معنی کمتر شدن مبلغ کلی این ضرر نبود.
افزایش حجم مطالب تریبون در هر شماره سیر صعودی طی کرد و پربارتر شد. سومین شماره در بهار 1988 در 224 شماره، چهارمین شماره در زمستان 1999 در 348 صفحه، پنجمین شماره در تابستان 1999 در 372 صفحه و ششمین و آخرین شماره در زمستان 2001 در 588 صفحه منتشر شد.
انتشار تریبون همزمان با رشد صنعت کامپیوتر و سپس اینترنت همراه بود به نحوی که توسعه تکنولوژی دیجیتالی را میتوان در مسیر این راه دید. شروع کار تریبون مصادف با شروع دوران بعد از دستگاه تایپ، تایپ برقی، تایپ نیمه اتوماتیک و ماشینهای حروفچینی بود. کامپیوترها وارد میدان شده بودند و از دوران اولیه ابزار سازمانهای بزرگ دولتی و تجاری بودن به حالت امروزی یکی از ساکنین هر منزل مسکونی تبدیل شده بودند. دو مجموعه اول تریبون در یکی از بدترین برنامه های کامپیوتری تاریخ به نام "واژه نگار" تایپ و صفحه چینی شدند اما مجموعههای بعدی در یکی از بهترین و باثباتترین برنامههای کامپیوتری در نوع خود یعنی "زرنگار" تحت برنامه عامل "دوس" تایپ و صفحه بندی شد. در آخرین کار چاپ شده بر روی کاغذ و چاپ و صحافی سنتی سهمی از کار بر عهده برنامه جدیدتر "زرنگار" بود که زیر برنامه عامل ویندوز هم کار میکرد. این برنامه اخیر، امکان بازکردن فایلهای قدیمی زرنگار در زیر ویندوز و تبدیل آنها به فایلهای html یا پی دی اف قابل انتشار در اینترنت هم به همراه داشت. ورود تریبون به اینترنت هم، جنبه همراهی پا به پا، با توسعه این تکنولوژی جدید داشت. ابتدا کدنویسی مانوئل، سپس برنامه dreamweaver و کمی بعدتر برنامه frontpage از مایکروسافت، نشر اینترنتی مقالات قدیم و جدید تریبون را ممکن میکردند. از میان این برنامهها، frontpage سالهای زیادی به عنوان مهمترین ابزار تیم تریبون برای انتشار در دنیای مجازی بود. بالاخره نسل امروزی سایتها اینترنتی (موسوم به دینامیک در مقابل نسل قبلی مرتبط با frontpage که "ثابت" نامیده میشدند. به سوئدی: dynamisk و statisk)
گذار از نشر سنتی به دنیای مجازی، سرنوشت بسیاری از مجلات و کارهای مشابه حتی در مورد کارهای حرفهای غولهای انتشاراتی بود. در مورد تریبون، مشکل ادامه نشر سنتی، در پروسه طولانی آماده سازی مجموعه مقالات برای چاپ بود. منطقی است که نویسندهای که امکان نشر اینترنتی مقاله خود از کامپیوتر شخصی را دارد، نتواند ماهها به امید نشر مقاله خود در انتظار انتشار مجله تریبون در روی کاغذ به انتظار بنشیند. برای تریبون هم، حذف مقالات آماده شده از ترکیب مجموعه، به خاطر انتشار قبل از موعد آنها از سوی نویسندگان، به یک مشکل مهم بدل شد. حذف یک مقاله از مجموعه به معنی لزوم انتخاب یک مقاله جایگزین بود و خود این کار، زمان چاپ و نشر را بازهم به عقب میانداخت و در این فرصت نویسندگان دیگری به تبعیت از مثل "الِانْتِظَارَ أَشَدُّ مِنَ الْمَوْتِ" از خیر انتظار میگذشتند و روز از نو!
مهمترین کمک بیرونی به پروژه تریبون، کمک به انتقال نسخ این مجله به داخل کشور بود. در این راه ما حداکثر تعداد ممکن را به کشورهای همسایه ایران منتقل میکردیم و بقیه امر را به "قضا و قدر" میسپردیم. از میان مسافرین راهی داخل ایران از کشورهای همسایه، کسانی تبعات منفی به همراه بردن نسخه یا نسخی از مجموعه تریبون را به جان میخریدند. بقیه کار به عده علاقهمندانی بود که با تکثیر تمام یا قسمتی از محتوای مجموعه، به توزیع آن کمک میکردند. کمک مالی و کمک به توزیع مجله در خارج از کشور از مقصد سوئد به بیرون هم، از سوی دوستان زیادی انجام میشد.
تربیون پس از چهار سال و انتشار شش شماره در 1876 صفحه و نزدیک به 200 مقاله، نقد، پژوهش و ... به دو زبان فارسی و ترکی آذربایجانی از انتشار باز ایستاد. هر چند در فاصله کمی وارد یک دوران دوزیستی (بر روی کاغذ و دنیای مجازی) شده بود. تریبون اینک بیش از یک دهه و نیم است که تنها در دنیا مجازی به حیات خود ادامه میدهد.
آپلود شده توسط:
amirezati
1397/02/07
دیدگاههای کتاب الکترونیکی تریبون - شماره 5 - تابستان 1999