خون و تصویر - جلد 1
نویسنده:
امیر عشیری
امتیاز دهید
✔از متن کتاب:
- آقای رامین شما یک نامه دارید.
به دختر خانمی که پشت پیشخوان دفتر هتل ایستاده بود، لبخندی زدم و پرسیدم: از کجا؟
در حالیکه دستش را به یکی از خانه های قفسه مخصوص نامه ها برده بود گفت: درست نگاه نکردم. الان میدهم خدمتتان.
لحظه ای بعد پاکت نسبتا بزرگی به دستم داد و گفت: پست شهری است.
پشت و روی پاکت را نگاه کردم. از نام فرستنده نامه اثری نبود. از دختر خانم تشکر کردم و به اتاقم رفتم و پاکت را باز کردم.
روی یک صفحه کاغذ مخصوص نقاشی که تا خورده بود، نگاهم به عکس خودم افتاد که با رنگ قرمز و در نهایت استادی کشیده شده بود. خود نقاش یا شخص دیگری در پشت آن اینطور نوشته بود:
"آقای رامین
برای من خیلی راحت بود که این تصویر را با خون خودتان بکشم، ولی آنوقت شما زنده نبودید که آن را ببینید و از هنر من تعریف کنید. من هر وقت بخواهم کسی را از سر راهم بردارم، اول تصویر خودش را با رنگ قرمز می کشم و برایش می فرستم و اگر بی اعتنایی کرد، انوقت خودش را به جای تصویر در خون می غلتانم. امیدوارم منظورم را فهمیده باشید."...
بیشتر
- آقای رامین شما یک نامه دارید.
به دختر خانمی که پشت پیشخوان دفتر هتل ایستاده بود، لبخندی زدم و پرسیدم: از کجا؟
در حالیکه دستش را به یکی از خانه های قفسه مخصوص نامه ها برده بود گفت: درست نگاه نکردم. الان میدهم خدمتتان.
لحظه ای بعد پاکت نسبتا بزرگی به دستم داد و گفت: پست شهری است.
پشت و روی پاکت را نگاه کردم. از نام فرستنده نامه اثری نبود. از دختر خانم تشکر کردم و به اتاقم رفتم و پاکت را باز کردم.
روی یک صفحه کاغذ مخصوص نقاشی که تا خورده بود، نگاهم به عکس خودم افتاد که با رنگ قرمز و در نهایت استادی کشیده شده بود. خود نقاش یا شخص دیگری در پشت آن اینطور نوشته بود:
"آقای رامین
برای من خیلی راحت بود که این تصویر را با خون خودتان بکشم، ولی آنوقت شما زنده نبودید که آن را ببینید و از هنر من تعریف کنید. من هر وقت بخواهم کسی را از سر راهم بردارم، اول تصویر خودش را با رنگ قرمز می کشم و برایش می فرستم و اگر بی اعتنایی کرد، انوقت خودش را به جای تصویر در خون می غلتانم. امیدوارم منظورم را فهمیده باشید."...
آپلود شده توسط:
morad850
1397/01/06
دیدگاههای کتاب الکترونیکی خون و تصویر - جلد 1