رسته‌ها
نادرشاه افشار
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 28 رای
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 28 رای
نادرشاه را باید یکی از مشهورترین پادشاهان ایران نامگذاری کرد. در توضیحاتی درباره‌ی نادرشاه افشار آمده است: «نادر شاه افشار (زاده ۱۰۶۷ شمسی درگز – مقتول ۱۱۲۶ در قوچان) که پیش از پادشاهی نادر قلی خوانده می‌شد، ملقب به تهماسب‌قلی خان از ایل افشار خراسان که از ۱۱۱۴ تا ۱۱۲۶ خورشیدی پادشاه ایران و بنیانگذار دودمان افشاریه بود. او از مشهورترین پادشاهان ایران، پس از اسلام است. سرکوب افغان‌ها و بیرون راندن عثمانی و روسیه از کشور و تجدید استقلال ایران و نیز فتح دهلی و ترکستان و جنگهای پیروزمندانه او سبب شهرت بسیارش شد. همچنین او آخرین کشورگشا و فاتح آسیایی است. نادر سپس با دشمنان خارجی وارد جنگ می‌شود و روس‌ها را از شمال ایران می‌راند، اما در زمان جنگ با عثمانیها که غرب ایران را در اشغال داشتند، متوجه شورشی در شرق ایران شده و جنگ را نیمه کاره رها کرده و به آن سامان می‌رود. شاه تهماسب صفوی با توجه به قدرت و شهرت روزافزون نادر و به قصد اظهار وجود، دنباله جنگ وی را با عثمانیان به قصد بازپس‌گیری ایروان می‌گیرد، ولی به سختی شکست می‌خورد.»
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
271
آپلود شده توسط:
hanieh
hanieh
1397/01/31

کتاب‌های مرتبط

هذیان زمستانی
هذیان زمستانی
4.5 امتیاز
از 4 رای
حالا خودم حرف میزنم
حالا خودم حرف میزنم
4.5 امتیاز
از 82 رای
لاهوتی و شاعران انقلابی
لاهوتی و شاعران انقلابی
4.7 امتیاز
از 11 رای
Lioness: Golda Meir and the Nation of Israel
Lioness: Golda Meir and the Nation of Israel
0 امتیاز
از 0 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی نادرشاه افشار

تعداد دیدگاه‌ها:
1
رجز خوانی زیبای نادرشاه و دولت عثمانی پیش از جنگ...
نادر سپهسالار شاه تهماسب دوم بود و بخاطر شجاعت و جنگاوریش شهره آفاق شده و بسیار محسود شاه تهماسب دوم واقع می‌شد.
در اواخر سلطنت شاه تهماسب هنگامی که نادر مشغول جنگ در صفحات شرق ایران بود، شاه تهماسب جهت نمایش جنگاوریش به عثمانی حمله کرده و شکست سنگینی خورد و در یک عهدنامه ننگین آذربایجان و اران و شروان را به عثمانی بخشید.
روس‌ها هم شرایط را برای دریافت غنائم مغتنم دیده و با تصور ضعف ایران درخواست عهدنامه جدید کردند و شاه تهماسب بی‌لیاقت در عهدنامه‌ای با آنان صفحات شمال را به آن‌ها بخشید وبه قول خودش با بخشش مشتی سنگ و خاک به جنگ‌ها پایان داد و زحمت اداره مشتی کوه و بیابان را از سر دربار ایران کم کرد.
نادرشاه از شنیدن این خبرخشمگین شد و به شاه تحکم کرد عهدنامه را فسخ کند ولی شاه تهماسب زیر بار نرفت و نادر او را عزل کرد و به دربار عثمانی اخطار داد که خاک ایران را ترک کند دربار عثمانی این شعر فارسی را برای نادر فرستاد:
چو خواهی قشونم نظاره کنی…. سحرگه نظر بر ستاره کنی
اگر ال عثمان حیاتم دهد….. ز چنگ فرنگی نجاتم دهد
چنانت بکوبم به گرز گران…… که یکسر روی تا به مازندران
نادرشاه هم در پاسخ نوشت:
چو خورشید سعادت نمایان شود…… ستاره ز پیشش گریزان شود
عقاب شکاری نترسد ز بوم……. دو مرد خراسان دو صد مرد روم
اگر آل حیدر دهد رونقم….. به اسکندریه زنم بیرقم
و پس از آن در نبردی سهمگین ارتش توپال عثمان پاشا بزرگ‌ترین سردار عثمانی را در هم کوبید و خاک وطن را از ترکان عثمانی بازپس گرفت.
سفیر روسیه در نامه ای به دولتش درباره نادر نوشت: چنگیز دیگری اینبار از ایران ظهور کرده است و اگر به خواسته نادر تن ندهیم چه بسا روسیه که این پادشاه تا قلب اروپا را فتح خواهد کرد.
برگرفته از کتاب «زندگی پرماجرای نادرشاه» اثر «دکتر میمندی‌نژاد». صفحات ۳۶۰ تا ۴۱۷
نادرشاه افشار
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک