امپراتور
نویسنده:
ریشارد کاپوشچینسکی
مترجم:
حسن کامشاد
امتیاز دهید
✔️ ریشارد کاپوشچینسکی مشهورترین روزنامهنگار سدهی بیستم لهستان، و شاید همهی اروپا بود. گزارشهایی که از رخدادهای مختلفی در امریکای جنوبی، افریقا، و خاورمیانه نوشته، هنوز از جذابترین و تیزبینانهترین نوشتهها دربارهی این خطههای حادثهخیزند.
یکی از ویژگیهای مهم کار کاپوشچینسکی در این است که به گزارش صرف یک ماجرا بسنده نمی کند، او می کوشد با نشان دادن فضای حاکم بر آن سرزمین مناسبات میان مردم و صاحبان قدرت، دلایل شکل گیری این انقلاب ها را نیز بازگشایی کرده و پیش روی مخاطب قرار دهد. برای نمونه در کتاب امپراتور کاپوشچینسکی نشان می دهد که چگونه با افزایش قیمت بنزین تغییر و تحولاتی کلید می خورد که به سقوط حکومت پادشاهی می انجامد. این درحالی است که پیش از آن نیز بارها این افرایش قیمت در اتیوپی رخ داده بوده اما چنین اعتراضاتی را به دنبال نداشت.
بنابراین درواقع این پتانسیل حاصل شرایط اجتماعی و سیاسی خاص این زمانه است که موجب بروز انقلاب می شود. کاپوشچینسکی با رفتن در میان مردم، صحبت با آنها و زیرنظر گرفتن زندگی آنها و همچنین با گفتگوهایی که با شخصیت های مختلف (از طرفداران حکومت گرفته تا مخالفان آن) انجام می دهد، مصالح لازم را برای روایت مستند خود بدست آورده و به رازگشایی از دلایل وقوع انقلاب می پردازد.
«امپراتور را همه وجودی آسمانی و دارای مواهب مافوق طبیعی میشمردند، حال یکی از نزدیکترین و مطمئنترین افسران او میگفت که هایله سلاسی در دربار با فساد ساخت، از نظامی عقبافتاده دفاع کرد و فلاکت و بدبختی میلیونها تن رعایای خود را پذیرفت. آن روز درگیری شروع شد و دانشگاه دیگر روی آرامش به خود ندید. جدالی مهیب بین دربار و دانشگاه درگرفت، نزدیک ۱۴ سال به طول انجامید، دهها قربانی بر جای نهاد و با سقوط امپراتور پایان یافت.»
این بخشی از روایت ریشارد کاپوشچینسکی از سرانجام هایله سلاسی است که نزدیک به ۶۰ سال بر اتیوپی حکومت کرد سرانجام زمانی رسید که فساد گسترده دربار او، به اعتراض عدالتخواهانه دانشجویان و جوانان انجامید، اما سلاسی به سرکوب بیرحمانه اعتراضات پرداخته و مدعی شد تا زمانی که جان دارد، از سوی خداوند مأمور به حکومت بر اتیوپی است!
کتاب «امپراتور» روایت اوج گرفتن این پادشاه تا مقام خدایی ملتی فقیر و گرسنه است. ماجرا توسط نزدیکان امپراتور و برخی از مردم کوچه و بازار روایت می شود. کاپوشچینسکی تنها یک روزنامه نگار نیست، او در عین حال نویسنده و شاعر نیز هست؛ بنابراین آثارش از سطح یک روایت مستند صرف که تنها متکی بر دیده ها و شنیده های او باشد فراتر می رود، کاپوشچینسکی برای تاثیر گذاری بیشتر از هنر قلم و تخیل خود نیز بهره فراوان می گیرد،بنابراین آثارش از جذابیت ادبی نیز برخوردارند.
شاید برخی به این ویژگی کار او خرده بگیرند و آن را دستاویزی برای تاکید روی دور افتادن او از واقعیت قرار دهند؛ چنانکه طرفداران هایله سلاسی نیز بعدها چنین ادعایی درباره کتاب امپراتور کردند. اما نکته اینجاست که کاپوشچینسکی با کمک گرفتن از تخیل خود اگرچه از مستند نگاری صرف دور می شود اما به جای روایت واقعگرایانه، بدون دخل و تصرف ترجیح می داد به حقیقت درونی وقایعی که گزارش می کرد وفادار باشد. از سوی دیگر، این شیوه بخشی از سبک کار اوست که به ماندگاری بیشتر آثارش می انجامد و خوانندگان بیشتری برای آن به ارمغان می آورد. چنانکه خواندن کتاب امپراتور نه فقط برای علاقمندان تاریخ و سیاست که برای علاقمندان روایت های ادبی نیز از جذابیت برخوردار است. برخورداری از همین ویژگی هاست که او را چندین بار تا مرز نامزدی دریافت جایزه نوبل ادبیات پیش برد.
بیشتر
یکی از ویژگیهای مهم کار کاپوشچینسکی در این است که به گزارش صرف یک ماجرا بسنده نمی کند، او می کوشد با نشان دادن فضای حاکم بر آن سرزمین مناسبات میان مردم و صاحبان قدرت، دلایل شکل گیری این انقلاب ها را نیز بازگشایی کرده و پیش روی مخاطب قرار دهد. برای نمونه در کتاب امپراتور کاپوشچینسکی نشان می دهد که چگونه با افزایش قیمت بنزین تغییر و تحولاتی کلید می خورد که به سقوط حکومت پادشاهی می انجامد. این درحالی است که پیش از آن نیز بارها این افرایش قیمت در اتیوپی رخ داده بوده اما چنین اعتراضاتی را به دنبال نداشت.
بنابراین درواقع این پتانسیل حاصل شرایط اجتماعی و سیاسی خاص این زمانه است که موجب بروز انقلاب می شود. کاپوشچینسکی با رفتن در میان مردم، صحبت با آنها و زیرنظر گرفتن زندگی آنها و همچنین با گفتگوهایی که با شخصیت های مختلف (از طرفداران حکومت گرفته تا مخالفان آن) انجام می دهد، مصالح لازم را برای روایت مستند خود بدست آورده و به رازگشایی از دلایل وقوع انقلاب می پردازد.
«امپراتور را همه وجودی آسمانی و دارای مواهب مافوق طبیعی میشمردند، حال یکی از نزدیکترین و مطمئنترین افسران او میگفت که هایله سلاسی در دربار با فساد ساخت، از نظامی عقبافتاده دفاع کرد و فلاکت و بدبختی میلیونها تن رعایای خود را پذیرفت. آن روز درگیری شروع شد و دانشگاه دیگر روی آرامش به خود ندید. جدالی مهیب بین دربار و دانشگاه درگرفت، نزدیک ۱۴ سال به طول انجامید، دهها قربانی بر جای نهاد و با سقوط امپراتور پایان یافت.»
این بخشی از روایت ریشارد کاپوشچینسکی از سرانجام هایله سلاسی است که نزدیک به ۶۰ سال بر اتیوپی حکومت کرد سرانجام زمانی رسید که فساد گسترده دربار او، به اعتراض عدالتخواهانه دانشجویان و جوانان انجامید، اما سلاسی به سرکوب بیرحمانه اعتراضات پرداخته و مدعی شد تا زمانی که جان دارد، از سوی خداوند مأمور به حکومت بر اتیوپی است!
کتاب «امپراتور» روایت اوج گرفتن این پادشاه تا مقام خدایی ملتی فقیر و گرسنه است. ماجرا توسط نزدیکان امپراتور و برخی از مردم کوچه و بازار روایت می شود. کاپوشچینسکی تنها یک روزنامه نگار نیست، او در عین حال نویسنده و شاعر نیز هست؛ بنابراین آثارش از سطح یک روایت مستند صرف که تنها متکی بر دیده ها و شنیده های او باشد فراتر می رود، کاپوشچینسکی برای تاثیر گذاری بیشتر از هنر قلم و تخیل خود نیز بهره فراوان می گیرد،بنابراین آثارش از جذابیت ادبی نیز برخوردارند.
شاید برخی به این ویژگی کار او خرده بگیرند و آن را دستاویزی برای تاکید روی دور افتادن او از واقعیت قرار دهند؛ چنانکه طرفداران هایله سلاسی نیز بعدها چنین ادعایی درباره کتاب امپراتور کردند. اما نکته اینجاست که کاپوشچینسکی با کمک گرفتن از تخیل خود اگرچه از مستند نگاری صرف دور می شود اما به جای روایت واقعگرایانه، بدون دخل و تصرف ترجیح می داد به حقیقت درونی وقایعی که گزارش می کرد وفادار باشد. از سوی دیگر، این شیوه بخشی از سبک کار اوست که به ماندگاری بیشتر آثارش می انجامد و خوانندگان بیشتری برای آن به ارمغان می آورد. چنانکه خواندن کتاب امپراتور نه فقط برای علاقمندان تاریخ و سیاست که برای علاقمندان روایت های ادبی نیز از جذابیت برخوردار است. برخورداری از همین ویژگی هاست که او را چندین بار تا مرز نامزدی دریافت جایزه نوبل ادبیات پیش برد.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی امپراتور